سخنان اشوزتشت/بخش بیستم

من مي‌خواهم سخن بگويم درباره آنچه كه پايه و بنياد زندگيست و آنرا من از مزدااهوراي دانا آموختم. كساني‌كه اين سخنان مرا بشنوند وبرابر آن رفتار نكنند در پايان پشيمان مي‌شوند و افسوس خواهند خورد.

يسنا ٤٥ بند ٣

اينك سخن مي‌گويم از راهي‌كه براي زندگي بهترين راه‌ها است. راهي كه از مزدا فرا‌گرفته‌ام، آن راه اشا(راستي و درستي) است. اين را مزدااهورا كه چون پدري نيك‌انديش برقرار داشته تا با پيروي آن اين زمين بكر به‌وسيله كشاورزان كوشا بارور شود. آري مزدا از همه چيز آگاهست و نمي‌توان او را فريفت.

يسنا ٤٥ بند ٤

من سخن مي‌گويم از آنچه كه مزداي پاك به‌من آموخت. سخني كه شنيدنش براي مردم بهترين آموزش‌ها است و آن اينكه، كسي به پايه رسايي و جاوداني خواهد رسيد كه به‌نداي وجدان خود گوش دهد و بدان ارج گذارد. چه خشنودي اهورامزدا از راه انديشه‌نيك و كردار درست به‌دست مي‌آيد.

يسنا ٤٥ بند ٥

من مي‌خواهم سخن گويم از آنكه بزرگتر و خيرخواه‌تر از همه‌است واو اهورامزداست كه به وسيله خرد و روان پاك خودش ستايش كساني‌كه او را مي‌ستايند مي‌شود. آرزومندم كه او با خرد خويش مرا از آنچه بهتر از همه است، بياگاهاند.

يسنا ٤٥ بند ٦

اوست كسي‌كه پاداش نيكوكاري و پادافراه بدكاري را برقرار داشته‌است. خواه آن‌كردار درگذشته انجام شده است، يا در حال و آينده انجام پذيرد. روان پرهيزكاران پيوسته شاد و خورسند وروان بدكاران هميشه گرفتار رنج و شكنجه خواهد بود. اين‌است فرماني كه اهورامزدا به ‌قدرت خويش براي هميشه برقرار داشته است.

يسنا ٤٥ بند ٧

از آنجايي كه من پروردگار را باديده دل و از راه پارسايي شناخته‌ام، مي‌كوشم كه همه را به‌سوي او خوانم و مي‌آموزم كه اهورامزدا را تنها مي‌توان از راه راستي با انديشه و گفتار و كردارنيك و پاك شناخت و درود و ستايش خود را تنها به پيشگاه او تقديم كرد.

يسنا ٤٥ بند ٨

خردمند كسي است كه به ديگران بياموزد كه اهورامزدا از همه بيشتر و بهتر سزاوار پرستش است. اوست داور دادگركارهاي همه واوست به راستي سرور و آفريدگار همه هستي‌ها. باشد كه همه ما با كوشش و كارنيك به ‌او نزديك شويم.

يسنا ٤٥ بند ٩

اهورامزدا را بايد با ايمان كامل و از روي راستي ستود. چه او به‌وسيله راستي و منش‌نيك و خويشتن شناسي به‌ما نويد رسايي و جاودانگي داده‌ است تا براي هميشه ما را در كشور مينويي در فروغ بي‌پايان خويش جاي دهد.

يسنا ٤٥ بند ١٠