سدره و كشتي نشان بروني زرتشتيان است كه پس از آيين سدرهپوشي از آن استفاده ميكنند. آنچه در پي ميآيد آگاهيهاي فشردهاي درباره اين پوشش ويژه زرتشتيان است كه از دير زمان تا كنون بودهاست.
سدره (sedre)
در اوستا ميخوانيم: «سپيته دينيا مازديسنواش اپه منم» يعني: رنگ سفيد نشان دين مزداپرستي است و در فرهنگ زرتشتي نيز سفيدي نماد پاكي تن و روان يا «وهومن» است. سدره، پوششي است چسبيده به بدن با آستينهاي كوتاه كه از پارچه پنبهاي يا ململ سفيد رنگ درست شده و از گريبان به پايين چاكي دارد كه تاسينه مي رسد و در انتهاي آن كيسه كوچكي قرار گرفته كه كيسه كرفه (ثواب) ناميده ميشود.
سدره در اوستا به نام (وهومنووستر vohumanu vaster) آمده و از 9 پارچه درست شده، پايه دين زرتشتي را در بر دارد. هر زرتشتيزاده زماني كه به نظر والدين خود به سن تكليف ديني رسيد (بين 7 تا 15 سال)، در جشني شاد و روحاني، سدره را كه به منزله زره يا جوشني مينوي است، ميپوشد، تا خود را به پيامهاي اشوزرتشت مجهز كند و به عنوان يك بهدين شايسته، اين پيامهاي فشرده را به خوبي از بر سازد، درك كند و هر روز با «نو كردن كشتي» و با تمرين و ممارست در طول زندگي به كار گيرد، تا هم خود درست و سالم و شاد و مفيد و اشويي زندگي كند و هم براي جهان سودرسان باشد، با نيكان و وهان جهان همازور شود:
1-باور به يكتايي خدا: خدايي كه اهورا (هستي بخش) مزدا (بزرگ دانا) است و اين دو صفت بزرگي به هم پيوسته و هماهنگ و جداناشدني است و در همه جاي اين جهان بيكران و در همه چيز در تجلي است. خدايي كه هر چه آفريده لازم و ملزوم يكديگر و گوهر است و در نماز صدويك نام خدا ويژگيهاي دقيق او روشن شدهاست.
2-باور به پيامبري اشوزرتشت: نخستين پيامآوري كه از يكتاپرستي (توحيد) و پيامبري (نبوت) و جهان مينوي (معاد) خبر داد و پيام خود را مانتره (برانگيزنده انديشه) ناميد و از دين (داينيو) به مفهوم (وجدان آگاه و پويا) سخن به ميان آورد؛ حقايقي را كشف و به صورت پيامهايي انسانساز به جهانيان ارزاني داشت كه هيچ دانشمندي در آن زمان نميتوانست با پژوهش و تحقيق آنها را به دست آورد، و هنوز هم در قرن بيستويكم تازه و بكر مينمايد.
3- باور به جهان مينوي و پادافره روان: وهيشتم مينيو (بهشت) و، گروسمان (خانه نور) و اچيشتم مينيو يا دوزخ (خانه دروغ)
4-باور به اشا (راستي): اشوزرتشت نخستين كسي است كه به وجود هنجار در هستي پي برد و از قانون اشا سخن گفت و ميفرمايد:
«راه در جهان يكيست و آن راه راستي است» و انسان تنها موجودي است كه به علت برخورداري از خرد ميتواند از قوانين طبيعت سردرآورد، دانش اندوزد و براي خوشبخت زيستن لازم است كه با قانون اشا هماهنگ و همسو و همراه شود.
5-باور به گوهر آدمي و آدميت: بر پايه آموزشهاي اشوزرتشت همه انسانها از هر جنس و رنگ و نژاد و مذهب، داراي وجدان (دين) و خرد هستند، از جسم و جان و روح و فروهر بسيار بالندهتر از همه موجودات ديگر در جهان برخوردارند و داراي حقوق كاملاً برابر هستند، قدرت تشخيص نيك از بد و ارزش گزاري را دارند، به تعبير اشوزرتشت «من» دارند و از آزادي كامل انتخاب راه برخوردار هستند و ميتوانند «من» خويش را به هر صورتي كه مايل هستند هدايت كنند. بهترين من يا بدترين منش را در پيش گيرند، سرنوشت خود را بسازند،«سپنته من» يا «انگره من» شوند. تكليف هر زرتشتي اين است كه «من» خويش را به سوي هومني و سپنتهمني هدايت كند، خدمت به خلق را پيشه خود سازد، با تمام نيرو با انگرهمنهاي درون و برون به ياري دانش و خرد، پيوسته در نبرد باشد.
6-باور به امشاسپندان (شش فروزه بارز اهورامزدا): اشوزرتشت اهورامزدا را داراي شش فروزه؛ وهومن (نيك منشي)، ارديبهشت (راستي) شهريور (شهرياري بر خويش و تسلط بر نفس)، سپندارمزد (مهر و فروتني و وفاي به عهد)، خرداد (دانشـاندوزي تا رسيدن به رسايي) و امرداد (جاودانگي) ميشناسند و ميآموزد كه هركس از اين شش فروزه اهورايي با تمرين و ممارست بهطور كامل برخوردار شود، ميتواند در نهايت به جاودانگي برسد و با خدا يكي شود. اين باور در فرهنگ ايراني، به صورت اعتقاد به هفت شهر عشق يا هفتخوان رستم با نمادهاي گوناگون در سر سفره هفتسين باقي ماندهاست.
7-اعتقاد به نيكوكاري و دستگيري از نيازمندان: دين زرتشت دور نگهدارنده جنگافزار، پيامآور صلح و آشتي دهندهاست. خوشبختي از آن كسي دانستهشده كه خوشبختي ديگران را فراهم ميسازد. باور به ميزد( meyazd زرتشتي) را بر آن ميدارد كه در هر مقام مادي و معنوي كه هست به ديگران ياري رسان باشد. شش چهره «گهنبار» در سال و باردادن و كمككردن به نيازمندان، سنت وقف، جشن خوانيها به گونهاي بسيار آبرومند برگزار كنند و از خودگذشتگي (خويت ودس) را كه لازمه زندگي گروهي است به جامعه ميآموزند.
8-باور به سپنتهبودن چهار آخشيج: آب و باد و خاك و آتش در دين اشوزرتشت مقدس است. هر فرد زرتشتي وظيفه دارد محيط زيست را در حد توان پاك نگهدارد.
9-باور به فرشكرد farshakart مثبتنگري و نوخواهي، يكي از مهمترين پايههاي دين زرتشت است. هر بهدين با تمام توان كوشش دارد كه با آوردن نور بر تاريكي و با دانش بر جهل پيروز شود و در پويايي انديشه و گفتار و كردارنيك و آباداني گيتي نقشي اساسي داشته، «فرشگرد» به مفهوم تازه كننده جهان باشد.
كشتي koshty
نوجوان بهدين، در آيين زيبا و باشكوه «سدره پوشي» كمربندي به رنگ سفيد كه از 72 نخ بافتهشده و كمربند پيمان يا كشتي ناميدهميشود، با سرودن نماز، به نيت پيروي از انديشه و گفتار و كردار نيك سه دور به كمر ميپيچد و با چهار گره به نيت احترام و پاك نگهداشتن چهار آخشيج مقدس، آن را محكم ميكند.
شاگردان پيامبر، گاتاها كتاب آسماني زرتشتيان را در دل يسنا جايداده، بخشهاي ديگري را به آن اضافه كردند در 72 هات يا سوره تنظيم كردند.
تقدس عدد 72 در خاطر ايراني ماند و در نزد ساير همميهنانمان، نيز مقدس و داراي ارزشي ويژه است كشتي در اوستا به نام «ايوياونگهي» آمده و از پشم گوسفند كه نماد بيآزاري ميباشد، تهيه شدهاست.
نشان بروني زرتشتيان پوشيدن سدره و كشتي و نشان دروني بهدينان پايبندي به اصول دين اهورايي زرتشتي است.
اميد اين كه، همگي اين مفاهيم والاي انسانساز را همواره به ياد سپاريم و در زندگي به كار بنديم و در پاسداري از تمام آيين (سنت)هاي نيكوي زرتشتي كوشا باشيم.
در كتابهاي موبدان و دانشمندان دين، جزييات بيشتري از اين پوشش سنتي زرتشتيان نوشتهشده كه شما را به خواندن آنها سفارش ميكنم.
نوشته: موبد دكتر اردشير خورشيديان