خجسته جشن مهرگان در شمار آيينهايي است كه از ديرو دور تا امروز، مورد توجه چكامه سرايان و خنياگران ايراني بوده است. درباره اين جشن چكامهها و شعرهاي بسياري وجود دارد. آنچه در پيميآيد نيز از جمله اين شعرهاست كه به صورت شعر نو سروده شده است.
مهرگان را درود ميگويند
بگشاييم كفتران را بال
بفروزيم شعله برسركوه
بسراييم شادمانه سرود
وين چنين با هزار گونه شكوه
مهرگان را به پيشباز رويم ...
رقص پرپيچ و تاب پرچمما
زير پرواز كفتران سپيد
شادي آرميده گام سپهر
مهرگان را درود ميگويند...
گرم هر كار، مست هر پندار
همره هر پيام، هر سوگند
در دل هر نگاه، هر آواز
توي هر بوسه، هر لبخند
و اين سروده ديگري است كه از يكي از مناسبتهايي كه براي جشن گرفتن مهرگان بر شمردهاند، ميگويد:
فريدون و كاوه
يلان دلير
به ياري مردم
خروشان چوشير
كشيدند از تخت ظلمش به زير
به البرز
ضحاك در بند شد
سراسر جهان
شاد و خرسند شد
چنين روز
ماند از يلان يادگار
زخاطر
تو اين روز پنهان مدار