جشن مهرگان يكي از بزرگترين و خجستهترين جشنهاي ماهانه در ايرانباستان است كه اكنون نيز در برخي از شهرهاي زرتشتينشين كشور برگزار ميشود. اين جشن در روز مهر از ماه مهر است كه با 10 مهرماه برابري ميكند. آنچه در پي ميآيد، آگاهيهاي فشردهاي درباره اين جشن ريشهدار و پرمعنا است. اين نوشته در كتاب از نوروز تا نوروز پژوهش و نگارش كورش نيكنام چاپ شدهاست.
واژه مهر پيمان و دوستي معني ميدهد در ايرانباستان، جشن مهرگان پس از نوروز داراي اهميت ويژهاي بود. دليل آن اين است كه هر دو آغاز فصلهاي سال را نويد ميدادند.
نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به ياد ميآوردند زيرا در آن زمان سال به دو فصل تقسيم شدهبود. فصل اول، تابستان بود كه از جشن نوروز شروع ميشد و هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان كه از جشن مهرگان آغاز ميشد و پنج ماه ادامه داشت در جشن مهرگان كه تا شش روز ادامه مييافت، جشن و شادي بر پا ميشد. انگيزهاي كه به پيدايش جشنمهرگان در تاريخ ايران نسبت ميدهند پيروزي ايرانيان بر ضحاك ستمگر، به رهبري كاوه آهنگر است كه او را در بند آوردند و فريدون را به عنوان رهبر خود برگزيدند.
اكنون نيز زرتشتيان در روز مهر از ماه مهر به آتشكده و نيايشگاه ميروند و با تهيه خوراكهاي سنتي از يكديگر پذيرايي ميكنند و با نيايش و برنامههاي فرهنگي مانند سخنرانيهاي ملي و آييني، سرود، شعر و دكلمه جشن مهرگان را با شادي برپا ميدارند.
بعضي از خانوادهها خوراكيهاي سنتي، گوشت بريان شده گوسفند و لووگ (نان مخصوص) تهيه ميكنند و با آنها خيرات انجام ميدهند.
در برخي از روستاها، جشن مهرگان با ساز و گشت [با كسره گاف] نيز همراه است. به اين ترتيب كه در روز پنجم پس از مهرگان، گروهي از اهل روستا كه بيشتر آنها را جوانان تشكيل ميدهند، در محل آدريان و يا سرچشمه قنات گرد ميآيند و يكي از هنرمندان روستا به وسيله سرنا و هنرمند ديگري با اربونه (دف) گروه را همراهي ميكند.
آنها با هم حركت ميكنند و از يك سوي روستا و اولين خانه شروع ميكنند و با شادي به خانهها وارد ميشوند. كدبانوي هر خانه نخست آيينه و گلاب ميآورد. اندكي گلاب را در دست افراد ميريزد و آيينه را در برابر چهره آنها نگهميدارد، سپس آجيلي را كه قبلاً فراهم كردهاست، به همه تعارف ميكند. اين آجيل مخلوطي از تخمه كدو، آفتابگردان، نخودچي كشمش يا يكي از آنها است.
افزون بر اينها گاهي نيز با شربت و يا چاي پذيرايي خود را انجام ميدهند. آنگاه دهموبد يا يكي از افراد گروه ساز و گشت كه صداي رسايي داد، نام كساني را كه پيش از اين، در اين خانه سكونت داشته و اكنون درگذشتهاند باز ميگويد و براي همه آنها آمرزش و شادي روان آرزو ميكند.
در بيشتر خانهها نخست بر روان شخصي درود فرستاده ميشود كه قنات آب را در آنجا داير ساختهاست، سپس از بازماندگان اين خانواده نام ميبرد كه هماكنون در خانه به سر ميبرند و چراغ آن را روشن نگه ميدارند و براي آنها نيز آرزوي ديرزيوي و شادزيوي ميكند.
بقيه افراد گروه ساز و گشت نيز، (ايدون باد) يا (شاباش) ميگويند و هر دو مورد بيانشده را ميپذيرند.
پس از آن دهموبد، بشقابي از لرك را از اين خانه دريافت ميكند و در دستمال بزرگي (چادر شب) كه بر كمر بستهاست ميريزد و از اين خانه با ساز و شادي بيرون ميآيند و به خانههاي بعدي ميروند، تا ساز و گشت را در همه خانهها انجامدهند. چنانچه در خانهاي بسته و كسي در آن ساكن نباشد، افراد براي لحظهاي در بيرون اين خانه ميايستند و با بيان اسامي درگذشتگان اين خانه، بر روان و فروهر آنها نيز درود ميفرستند.
در پايان ساز و گشت در روستا، مقدار زيادي لرك از خانهها جمعآوري شدهاست. بيشتر خانوادهها همراه با لرك مقداري پول را نيز به دهموبد ميپردازند تا در هزينههاي آدريان و گهنبارخواني سهم داشتهباشند. همچنين در بعضي خانهها مقداري ميوه هم به گروه ساز و گشت ميدهند تا آنها را به آدريان ببرند.
گروه ساز و گشت آنچه را از خانهها فراهم كردهاست با خود به آدريان ميآورد. در تالار آدريان، موبد نيز شركت ميكند و آفرينگان گهنبار به نام هماروانان ميسرايد خانوادههايي كه گوشت بريان نيز تهيه كردهاند مقداري از آن را به آدريان ميفرستند.
روز قبل در آدريان، نسبت به جمعيت روستا، نان مخصوص (لووگ) نيز تهيه شدهاست. گوشتهاي بريان شده را به قطعههاي كوچك تبديل ميكنند و با مقداري سبزي در ميان دو عدد نان لووگ ميگذارند. دهموبد هنگام اجراي گهنبار، ميوهها را با كارد به قسمتهاي كوچكي تبديل ميكند. پس از پايان مراسم، به همه ميوه تعارف ميشود و به هر نفر مقداري لرك و نان لووگ با گوشت ميدهند و جشن مهر را به پايان ميبرند.