آدریان تهران

آتشکده

آتشکده را در پارسیِ نو (خانه آتش)، در پارسی میانه (آتَخش کَدَگ) ātaxš-kadag یا kadagi ataxš ، اصطلاحی زرتشتی برای ساختمانی ویژه بوده که در آن آتش سِپندینه نگهداری می‌شده است.  نامی که در کتاب‌های پهلوی زرتشتی نسبت به مترادف‌هایش (مانی آتَخش) māni ataxš یا (خانَگِ آتَخش) xānagi ataxš کمتر رایج و مورد استفاده بوده است. پارت‌ها برای چنین ساختمانی، واژه‌ای همانند (آتَروشان) ātarŌšan داشتند، به معنای جایگاهی که آتش می‌سوخته است.

آتشکده‌های ایران باستان

بنا بر اسطوره‌ها، پیدایش یا مهار آتش به دوران پیشدادیان بازمی‌گردد و مردمان بواسطه نور و گرمای آتش، آنرا فروغ اهورایی دانسته و به نگهداری آن پرداختند. ابتدا آتش در خانه‌ها نگهداری می‌شد و ازآنجا که احتمال خاموش شدن آن وجود داشت خانه‌‌هایی را برای نگهداری آتش مشخص نموده و افرادی را برای روشن نگاه داشتن آن موظف نمودند.

آتشکده‌ها در روزهای آغازین زندگی ایرانیان باستان، آنگاه که هنوز نه حکومتی بود و نه شهری و بر رابطه‌ها و اندیشه‌ها و نیازها وابسطه بود، شکلی گشوده داشت و اگر پنداری مبتنی بر وجود تشابه بین گنبد آن با طاق آسمان در میان نبود و همچنین نیاز به حفاظت، شاید روی آتش به آسمان نیز باز گذاشته می‌شد.

آتشکده جز یک چهار طاقی نیست، اندیشه‌ی معمارانه‌ای که فرهنگ ایران آفریده و به ساده‌ترین ترکیب ،حجمی به شکلی آرام و موقر برافراشته و هر سنگ از پیکره‌اش را به صورتی قرار داده که سنگینی‌اش نه بر خود که بر زمین انتقال داده شود.

بنای چهار طاقی از گذشته‌هایی که سر در فضای اساطیری ایران دارند تاکنون دگرگونی پذیرفته است و هیبت ساده و متقارن و گشوده‌اش را به همراه اندیشه‌ها  و مفاهیم نابی که اساسی و پایدار بوده‌اند، متحول کرده است.

در اغلب آتشکده‌ها هنگام ورود نخست از بخش‌های ورودی باید عبور کرد، این مکان‌ها که گاه در چهار سوی پلان، گسترده شده‌اند عملکردهای خاصی، همچون برگزاری مراسم مذهبی را نیز در بر می‌گیرند، احتمال اندکی دارد که منظور از ایجاد این فضاها محصور نمودن آتش و دور نگاه داشتن آن از فضاهای باز باشد، چه در اینصورت عملکرد آتشکده چهار طاقی ساده نقص می‌شود. فضای سر پوشیده مرکزی یعنی محل آتشدان بی هیچ راه مستقیمی به فضای باز ساخته می‌شود این به علت دقت زیاد جهت حفاظت آتش در برابر هر ناپاکی است در مورد سر پوشیده بودن فضای آتشکده طبیعی است که آتش در درجه اول از وزش باد و باران محافظت می‌شده و البته در فضایی که نور کمی دارد جلوه و شکوه بیشتری داشته و از فواصل دور نیز قابل رویت است.

گونه بندی ویژگیهای شکلی کاربردی و ساختمانی آتشکده‌ها

گونه اول : این گونه آتشکده‌ها، آتشکده‌های گشوده نامیده شده‌اند به صورت فضایی بر روی ۴ دیوارِ باربَر که با یک گنبد ساده پوشیده شده و در سطح آمد و رفت و توقف و انجام مراسم ساده مذهبی. بنای این آتشکده‌ها و چهار سمت متقارن عمود بر یکدیگر باز است. ورودی‌های چهار سو، توسط طاقی نسبتاً بلندی مشخص می‌شده‌اند.

گونه دوم: از داخل، مشابه گونه اول است اما از بیرون تفاوتهایی را داراست. به این صورت که بَرهای اصلی آنها پهنای بیشتری پیدا کرده که فضاهای محدودی را در اطراف فضای مرکزی بوجود می‌آورد و یا اینکه فضاهای ساده‌ای از خارج، و از سمت ورودی اصلی به بنا اضافه شده است. برای این فضاها سه کاربرد فرض شده : انجام برخی مراسم مذهبی (نقش عملکردی)-کمک به بر پا داشتن دیواره‌های بلند و در نتیجه مرتفع نمودن گنبد (نقش سازه‌ای)-افزودن به و قار تناسب ساختمان.

گونه سوم: شامل فضایی باز می‌شده که در برگیرنده پیکره ساختمانی متراکم اصلی بوده و به تدریج شکلی منظم به خود می‌گیرد. پیکره اصلی به ویژه بخش نیایش که آتش در قلب آن جای گرفته با بخشهای فرعی ساختمان در می‌آمیزد و ادغام می‌شود. فضای مُفَصل که در دوگونه پیشین با زمین باز و با شکل طبیعی آن در آمیخته بود اندازه‌هایی محدود یافته و نظم پیدا می‌کند. این فضا ترکیبی از فضای سرپوشیده و نیمه سرپوشیده است. ورود به مکان آتشگاه، پس از گذر از فضاهایی صورت می‌گیرد که مخصوص مراسم مذهبی است. بنابراین راه مستقیمی از محل آتشدان به فضای باز وجود ندارد و نور اندکی از خورشید نیز به درون راه می‌یابد.

گونه چهارم: آتشکده در میان محوطه‌ای باز و غالبا چهار گوشه واقع شده است که توسط پیکره‌های ساختمان یا دیواره‌هایی محصور شده است. فضاهای این گونه آتشکده‌ها نه از شکلهای اولیه تدوین و آرایش فضا پیروی می‌کنند و نه خواستار جدال معمارانه مطلق می‌باشند.

بعد از کاخها، آتشکده‌ها مهمترین آثار معماری بر جای مانده از دوره ساسانی هستند این بناها مکانی برای گرامی داشت آتش و اجرای مراسم مذهبی بود و لذا از معماری مبتنی بر اصول خاص و ویژه‌ای برخوردار است. آتشکده‌ها و معابد ساسانی که ادامه یک سنت و آیین چند هزار ساله بود در سراسر ایران و امپراطوری ساسانی پراکنده بوده است، شکل همه آتشکده‌ها شبیه هم بوده است. فرم معماری آتشکده مشتمل بر یک بنای چهار ضلعی که در چهار ضلع آن چهار درگاه طاق‌دار داشته و برروی این فضای چهار ضلعی گنبدی قرار می‌گرفته است، به همین خاطر است که به چهار‌طاقی نیز مرسوم است.

درزمان فرمانروایی ساسانیان بر ایران، سه آتشکده پر ارج و شکوه به دلیل قدمت دیرپایشان از شأن و شهرت بیشتری برخوردار بودند.

۱. آذَرْ فَرْنْبَغ 







۲. آذَرْ گُشْنَسب

A stone building next to water Description automatically generated







۳. آذَر بُرزین مهر       








هر کدام از این آتشکده‌ها منسوب به یکی از طبقات اجتماعی ساسانیان است: آذر خرو یا آذرفَرْنْبَغ، آتشِ روحانیان، آذر گُشنَسب آتشِ جنگجویان و آذربُرزین‌مهر آتشِ کشاورزان است. آذرفَرْنْبَغ در دوره ساسانی در کاریان فارس جای داشته، اما به نظر می‌رسد از خوارزم  بدان ناحیه انتقال یافته‌است، در بندَهشن آمده: جمشید، آذرفَرْنْبَغ را در دادگاهی(=پرستشگاهی) در کوه خوارزم فرونهاد. فَرِ جمشید این آتش را از دست زَهاک برهانید. در زمان پادشاهی کی‌گشستاسب، این آتش را از خوارزم برگرفته و در کابلستان فرونهادند. آذرگُشنَسب که ظاهراً آتش قدیم مغان ماد بوده، در کنار دریاچه اورمیه احتمالاً در شیز (تخت سلیمان) در آذربایجان بوده و در دوره ساسانی مهم‌ترین آتشکده به شمار می‌رفته‌است. آذربُرزین‌مهر در کوه ریوَنْد نیشابور قرار داشته‌ است.

قابل توجه‌ است که هر یک از این سه آتشکده به سرزمین اصلی یکی از سه۳ سلسله بزرگ ایرانی یعنی پارس‌ها، ماد‌ها و پارت‌ها منتسب بوده‌ است. در دوره ساسانی بُرزین‌مهر، آتش ناحیه پارت، به علل سیاسی از اهمیت کمتری برخوردار بوده‌ است

کاربری آتشکده‌ها

آتشکده‌ها از دیرباز یک مجتمع دینی، آموزشی و فرهنگی بوده و علاوه بر نیایشگاه از کتابخانه و آموزشگاه و سالن‌های وابسته تشکیل شده است که در آن آتش عشق و دانش و مهر و خرد و هماوَرزی و همازوری فروزان بوده و اشویی گسترش می‌یافته است.

آتش

آتش در اوستا به صورت ātar, aθr, ātr, ātərə ، در فارسی باستان ātar و در پهلوی ādur یا ātaxš و در فارسی آذر یا آتَش آمده است.

آتش به عنوان آفرینش هفتم، نماد فروغ و نیروی اهورایی و تجَلی‌گر خلقت است. اهمیت آتش و احترام به آن از ایران باستان، نه تنها از نگاه دینی بلکه به دلیل مزایای فراوان آن همیشه مورد توجه بوده است. به همین دلیل ایرانیان از دیرباز نگهداری و پاسداری از آتش را به عنوان یکی از عناصر اصلی چهارگانه طبیعت مورد توجه قرار داشته‌اند.

زرتشتیان باور دارند که آتش، نماد اَشا (پاکی و راستی) و از بین برنده ناپاکی‌ها و روشن کننده تاریکی‌هاست و همواره رو به سوی بالا دارد و خود می‌سوزد و دیگران را نور و گرما و نیرو می‌بخشد و چرخ‌های پیشرفت را به گردش در می‌آورد .

زرتشتیان، آتش را به عنوان نماد و پرچمِ هويت خود، گرامي می‌دارند و به آن افتخار مي‌کنند.آتشی که در آتشکده‌ها، دَرِمهرها، آدُریان‌ها و آتش بهرام‌ها فروزان است، یادگاری از فرهنگ و تمدن چندین هزارساله است که نیاکان ما، آنها را تا به امروز فروزان نگاه ‌داشته‌اند.

اشوزرتشت پیام‌آور آیین راستی و خرد ،حدود 1700 سال پیش از میلاد مسیح، به روز خرداد از ماه فروردین (ششم فروردین) در سرزمین ایران زاده شد. بر پایه سروده‌های اشوزرتشت (گاهان -گاتها)، اَهورامَزدا تنها آفریننده هستی و قابل ستایش و پرستش است. واژه اهورامزدا به معنای (چَم) دانای بزرگ هستی‌بخش است. اشوزرتشت خداوند را یکتا، بی‌همتا، مهربان و تنها آفریشنگر می‌خواند و ابزار شناختنش را خرد و اندیشه نیک همگام با اَشا (راستی) معرفی می‌کند.

پیروان آیین اشوزرتشت، که خود را مَزدِیسنی یعنی پرستندگان مزدا ( خداوند ) می‌نامند، در نیایشهای خود با تن و روانی پاک، رو به سوی روشنایی، خداوند را سپاس گفته و نماز می‌گذارند. زرتشتیان به هنگام نیایش، زندگی سرشار از آسایش و بهروزی را برای همه نیک اندیشان و نیک کرداران جهان آرزو می‌کنند و آتش را در کنار سه عنصر دیگر، آب و خاک و هوا، گرامی می‌دارند. آنان به هنگام نیایش، از روشنایی آتش، همانند نورهای دیگر به عنوان پرستش سو (قبله) بهره می‌گیرند.

زرتشتیان در شبانه روز ۵ زمان یا (گاه) روی به درگاه اهورامزدا آورده و نماز به جای می‌آورند. زمان یا گاههای نماز به عبارتند از: گاه هاوَن : از برآمدن خورشید تا نیمروز - گاه رَپیتوَن : از نیمروز تا سه تَسو (ساعت) پس از نیمروز - گاه اُزیرَن: از سه تَسو(ساعت) پس از نیمروز تا فرورفتن (غروب) خورشید - گاه اَیوی سروترِم : از فرورفتن غروب خورشید تا نیمه شب - گاه اُشَهِن : از نیمه شب تا پیش از برآمدن خورشید

انواع آتش در اوستا

در یسنای 17 بند 11 به پنج قسم آتش برمی‌خوریم که به هر یک جداگانه درود فرستاده شده است. این پنج نوع آتش عبارتند از:

آتش بِرِزی سَونگهَ (سوه) (اوستایی، bərəzi savangha، پهلوی، buland sūd)

آتش وهوفریان (اوستایی،fryāna  vohū، پهلوی،franaftār  weh)

آتش اوروازیشت (اوستایی، urvāzišta، پهلوی، frāx ziwišnān)

آتش وازیشت (اوستایی، vāzišta، پهلوی، wāzišta)

آتش سپنیشت (اوستایی، spəništat، پهلوی، abzōnig)

این پنج قسم آتش در تفسیر پهلوی چنین تعریف شده است: آتش بِرِزی سَونگهَ، بمعنی آتش بسیار سودمند است و در توضیحات اسم مطلق آتش بَهرام (آتش آتشکده) خوانده شده است.

آتش وهوفریان، آتشی است که در تنَ مردمان و چهارپایان وجود دارد و به عبارت دیگر این آتش عبارت از حرارت غریزی است که موجودات را زنده نگه می‌دارد و بدون آن زندگی غیر ممکن است.

آتش اوروازیشت به معنی شادمانی بخشنده‌تر، آتشی است که در رستنی‌ها و نباتات موجود است.

آتش وازیشت به معنی پیش‌ برنده‌تر که به برق آسمانی تعبیر شده است.

آتش سپنیشت، آتشی تعریف شده است که در گروزمان(عرش) جاویدان و در برابر اهورامزدا فروزان است.

بنابر برخی تفسیرهای پهلوی، آتش بِرِزی سَونگهَ به سه طبقه کوچکتر تقسیم شده است که عبارتند از: آتش دادگاه، آتش آدُران، آتش بَهرام.

آتش دادگاه از واژه اوستایی daitya gātu به معنی محل تعیین‌شده آمده است (وندیداد-فرگرد8). این آتش، آتش اجاق است که در خانه‌ها می‌سوزد و آن آتش خانوادگی است، آتش خانواده را جان خانواده می‌دانند که در هر یک از مخلوقات موجود است. روشن نگاه داشتن آتش خانه از اصول دینی است و از طبقات سه گانه آتش کم‌اهمیت‌تر است. در ایران باستان اجازه نمی‌دادند این آتش خاموش شود و تا ده‌های اخیر هم بسیاری زرتشتیان یزد و کرمان هنوز به این سنت پای‌بند بودند. این همان آتشی است که در مراسم دینی عمومی افروخته و در طی مراسم فروزان نگه داشته می‌شود.

رتبه آتش آدُران ādūr ī ādūrān (آتشِ آتشها) از آتش دادگاه برتر می‌باشد و مخصوص ده و روستا است. آتش‌های اصناف گوناگون محل، چه زرتشتی و غیرزرتشتی را جمع کرده، تطهیر می‌نمایند، سپس در آتشکده (درِمهر) تخت‌نشین می‌نمایند. آتش آدُران از آتش‌های چهار صنف زمانه تشکیل می‌آید.

سومین درجه و بالاترین درجه آتش، آتش بهرام (وِرَهرام) نامیده می‌شود. آتش بهرام یا وِرَهرام، مهمترین آتشی است که در آیین مزدیسنا از زمان‌های کهن مورد احترام بوده ‌است. آتش بهرام، منسوب به ایزد بهرام است.

این آتش از ترکیب شانزده آتش مختلف فراهم می‌شود که هر یک از آنها خود نیز به آیینی خاص از آتش‌‎های دیگر فراهم می‌آیند و پس از تطهیر، یکپارچه شده و در محل آتشگاه نگهداری می‌شود. در معنایی ژرف، این آتش، نشانی از یکپارچگی و همازوری و همبستگی اجزای مختلف یک جامعه می‌باشد.

A fountain in front of a building Description automatically generated

آدُریان (آتشکده) تهران

 آدُریان تهران در تاریخ 11/۱۲/1381 خورشیدی با نام (بنای مَعبد آدریان) و با شماره 7442 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

بر اساس سنگ نوشته موجود در تالار اصلی نیایشگاه، نام این بنا، آدُریان گذاشته شد و البته سال‌ها بعد از ساخت این بنا، این مکان به عناوینی همچون مَعبد و آتشکده زرتشتیان تهران مصطلح گردید و مجددا در حدود سال ۱۳۵۳ خورشیدی، بنا بر تصمیم کنکاش موبدان و انجمن زرتشتیان وقت، نام این بنا به آدریان تهران بازگردانده شد. ( توضیحات بیشتر -کتاب آتش در ایران باستان - موبداردشیر آذرگشسب)

آدُریان یا آدُران، محل نگهداری یکی از سه مرتبه آتش، یعنی آتش آدُران Ādorān می‌باشد. در ایران و پس ازدوران ساسانی، آتشکده‌های قدیمی ویران گشته و هیچ آتشکده‌ای ساخته نشد، از همین روی بر هر مکانی که آتشی دینی توسط موبدان برپا می‌گردید نامی متفاوت می‌نهادند. نام‌های درِمهر، مَعبد، آدُریان، آتشِ بهرام و نیایشگاه در میان زرتشتیان برای آتشکده‌های کوچک و نیایشگاه‌ها مورد استفاده قرارگرفته ( مقاله آتشکده چیست- تارنمای فرهنگی مهرگان گروه تاریخ مری بویس، برگردان : حمید رضا سُروری) و الزاماً نوع آتشکده با نوع آتش برپا شده در آن همخوان نبوده است. همانند آدُریان تهران که آتش آن، از نوع آتش بَهرام (وِرَهرام) بوده که از یزد به تهران منتقل شده است. از همین روی، آدُریان، نامی دیگر برای آتشکده‌ها می‌باشد.

سنگ بنای آدُریان تهران

سنگ بنای آدُریان تهران در روز اشتادایزد و امرداد ماه (۲2 امرداد ماه) ۱۲۹۳ خورشیدی برابر با زامیادایزد روز و فروردین ماه 1283 باستانی (۱۳ آگوست ۱۹۱۳میلادی) توسط ارباب کیخسرو شاهرخ گذارده شد و با کمک مالی پارسیان هند و زرتشتیان تهران در مهرماه ۱۲۹۶ خورشیدی برابر با خرداد ماه 1286 باستانی پایان یافت.

ارباب کیخسرو در یادداشت‌های خود آورده:« به آن اندیشه افتادم که برای جماعت عبادتگاهی لازم است زیرا در تهران برای جماعت در حدود ۵۰۰ نفر که بیشتر به کار بازرگانی و کشاورزی مشغول بودند تا آن تاریخ مَعبدی نبود، لهذا چون در این موقع مرحوم بهرامجی بیکاجی یکی از پارسیان جوانمرد که کارش سیاحت بود به تهران آمده بود مطلب را با او در میان نهادم، مشارالیه وعده مساعدت داد. شرحی نوشته به او دادم و به بمبئی رفت و اقدام کرد. خوشبختانه عده‌ای از پارسیان مبلغی برای بنیان آدریان سر خط رفته بودند چه برای ساختمان و چه برای اندوخته نگهداری که متدرجاً برسانند.»

در دفتر وقایع انجمن درباره سنگ بنای آدریان که همزمان با نهادن سنگ بنای دبستان ایرج بوده چنین آمده است: « بنا به دعوتی که از طرف ریاست انجمن آقای میرزاکیخسرو شده بود، جمعی کثیر از آقایان و خوانین زرتشتیان و میستر اردشیرجی و میستر بهرام‌جی و میستر شاهپورجی با آقای رضا قلی‌خان، معاون وزارت معارف و آقای مجد السلطنه نماینده وزارت امور خارجه و آقای ذکاء الملک و آقای حکیم الملک و آقای حاج سید نصراله و جمعی از آقایان معارف‌پرور در محوطه اراضی قلمستان مختصی انجمن برای بنا گذاری سنگ بنیاد مدرسه دخترانه و آدُریان دعوت نموده و سه ساعت و نیم قبل غروب نخست سه نفر دختر و سه نفر پسر به شگون این بناهای خیر در همان نقطه سدره پوشانی شدند.»

A building with columns and a balcony Description automatically generatedبنای آدُریان تهران

در فرهنگ زرتشتی ساختمان‌های آدُریان و مکان‌های دینی و آیینی از سادگی توام با هنر بسیار والا سرچشمه گرفته‌اند که از باورهای زرتشتی تشکیل شده‌ است. نمادهای زرتشتی ایجاد شده در ساختمان‌ها از سردَر ورودی گرفته تا شکل ساختمان و غیره، بیننده را به یاد باورهای والای اشوزرتشت می‌اندازد.

در پایه و طرح اولیه، معماری این آتشکده یک نمونه چهارطاقی ساسانی است. در واقع در پلان، از چهارطاقی تبعیت می‌کند ولی در نما بیشتر از نماهای دوره قاجار متاثر است. بسیاری از بناهای این دوره در پلان، سنتی و در نما برگرفته از معماری کشورهای غرب بوده، اما نما در بنای آدُریان تهران متاثر از عواملی فراتر از دیدگاه صرف نمای اروپایی دوره قاجار است. شاید بتوان گفت که همانند تعدادی از آتشکده‌های ایرانی دیگر که در طرح و شیوه‌ای پارسی از نو بنا شدند، آرایش آنها پاره‌هایی تزیینی است که آگاهانه از آثار هخامنشی پارسه (تخت جمشید) الهام گرفته‌اند.

آدُریان تهران در زمینی به ابعاد ۵۴×۲۴ متر و مساحتی معادل ۱۳۰۰ مترمربع بنا شده است. این مکان علاوه بر محوطه باز و حوض آب جلوی درب اصلی نیایشگاه، شامل چندین ساختمان است. بنای مرکزی (نیایشگاه)، دو عمارت شرقی شامل یک تالار و بخش سرایداری و دو عمارت غربی شامل آشپزخانه و تالار غربی بخشهای دیگر آدُریان را تشکیل می‌دهند.

A room with chairs and a chandelier Description automatically generated بنای مرکزی (نیایشگاه)

بنای مرکزی آدُریان دارای ابعاد ۱۷×۱۲متر و به مساحت ۲۰۴ مترمربع است. این بنا، ساختمانی چهارضلعی با نمای سنگ سفید در پیرامون آن است. ورودی‌های بنای مرکزی از دو درب، یکی ورودی اصلی در بخش شرقی با سردَر اصلی واقع بر شش ستون و دیگری درب کوچکی در بخش غربی آن شکل گرفته است. داخل بنا، تالاری است که در میانه آن اتاق آتش و در سه سوی آن مکانی برای عبادت و نیایش زرتشتیان می‌باشد. در بخش غربی نیایشگاه، محلی به نام یَزِشنگاه جهت انجام مراسم خاص مذهبی (یَزشن‌خوانی) توسط موبدان بنا شده است.


A doorway to a room Description automatically generated

اتاق آتش

فرم معماری بخش اتاق آتش در این آتشکده همچون چهارطاقی‌ها، یک چهار ضلعی است به ابعاد ۵/۵ × 17/4 متر با چهار دیوار (ستون) و یک گنبد بر روی آن، این چهارضلعی که در میانه نیایشگاه واقع شده، دارای چهار درگاه است،که سه درگاه آن دارای سه پنجره شیشه‌ای و در یک درگاه آن که رو به شمال مجموعه قرار دارد، دری است که فقط موبد آتشبند می‌تواند جهت خوراک رسانی به آتش وارد شود. در میانه اتاق آتش، مجمری مسی (آتشدان یا آفرینگان) بر روی ستونی سنگی قرار دارد.



A room with a large window Description automatically generated

یَزِشنگاه

یَزِشن در معنای عام، به آیین‌های نیایش جمعی زرتشتی اطلاق می‌شود که موبدان آنها را برگزار می‌کنند، اما در معنای خاص، یَزشن‌خوانی به‌صورت مراسم و آیینی مستقل، همراه با آداب ویژه خود اجرا می‌شود.

هدف عالي از برگزاري آيين يَزِشن، همانا كمك بـه برقراري نظم جهاني (قانون اشا) است. در مراسم يَزِشن در حقيقت نظم آيين با نظم خلقت مرتبط است. نظم مراسم از ابتدا تا انتها، به نوعي، هدفي را براي حفظ نظم كلي جهان آشكار مي‌كند.

آداب یَزِشن خوانی در محوطه آیینی به نام یَزِشن‌گاه یا اُرویس‌گاه واقع در بخشی از آتشکده‌‌ها انجام می‌شود. این مکان شامل اجزاء و وسایل مخصوص این مراسم می‌باشد که نماد اَمشاسپندان می‌باشند.

بناهای پیرامون آدُریان تهران

علاوه بر بخش‌های گفته شده که در محدوده داخلی آدُریان قرار دارند، اماکن فرهنگی- آموزشی دیگر در اطراف آن ساخته شده تا معنی ژرف ساختار آتشکده‌های اولیه را که همانا آموزش، پرورش، درمان و ...... می‌باشد را نیز تجلی دهد. این اماکن عبارتند از؛ دبیرستان فیروزبهرام در ضلع جنوبی، تالار پذیرایی و اجتماعات ایرج و خسروی در ضلع شمالی، کتابخانه و درمانگاه یگانگی در ضلع غربی و انجمن زرتشتیان در جوار آدُریان تهران

آتشِ آدُریان تهران

 آتشی که در آتشکده‌های کنونی زرتشتیان ایران از جمله آتشکده یزد و تهران فروزان است از آتش بهرامِ آتشکده آذَرْفَرْنْبَغ است. آذَرْ فَرْنْبَغ در حدود سال 498 خورشیدی تخریب شد و زرتشتیان، آتش مقدس خود را در غاری در کوه « اِشگفت یزدان» بین عقدا و پارس بانو در یزد پناه دادند. آتش وِرَهرام 30 سال در آن غار پنهان بود و سپس آن را به مدت حدود 650 سال در روستاهای زرتشتی‌نشین اطراف یزد جابجا کردند. این آتش در حدود سال 1153 خورشیدی مجدداً به یزد بازگردانده شد و در محله دستوران یزد(کوی موبدان) در خانه کوچکی پنهانی نگهداری گردید. آتش بهرام در سال 1234 خورشیدی به ساختمان مناسبی که توسط خیراندیشان پارسی هندوستان ساخته شد منتقل گردید و در نهایت در بنای کنونی آتشکده یزد تخت‌نشین گردید.( توضیحات بیشتر -کتاب آتش و آتشكده- خداداد خنجري)

آتشِ آدُریان تهران از این آتش می‌باشد که در آذر ماه 1296 خورشیدی از یزد به تهارن منتقل و در در آفرینگان آدُریان تهران تخت‌نشین گردید.

موبدان آتشبند

آتشِ آتشکده‌ها، در طی هزاره‌ها توسط موبدان آتَشبند روشن نگه داشته شده است. روحانیون زرتشتی در اوستا آترهَ‌ون و در متون پهلوی آتورنان نامیده شده‌اند. این واژه مرکب از دو بخش آتَره=آتش و وَن= بان یا نگهبان بوده که در کل به معنی آذَربان یا نگهبان آتش می‌باشد. این واژه در روزهای اولیه به اشخاصی اطلاق می‌شد که وظیفه نگهبانی از آتش مقدس به آنها واگذار بود اما بعدها به ویژه در دوره ساسانی با وسعت فعالیتهای موبدان در علوم مختلف به دسته‌های دیگر مانند موبدان، هیربدان، دستوران و اندرزبدان تقسیم شد. (مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان-موبد اردشیر آذرگشسب)

نگهداری از آتش، بنا به مرتبه آن، آدابی دارد که به آداب خوراک دادن به آتش یا (بوی) معروف است. در این آداب، آتشبندان در پنج گاه نماز با انجام آیینی خاص، هیزمهای خشک و مناسب را بر روی آتش قرار داده و با سرایش بخشی از اوستا به نام آتش نیایش این مراسم را به انجام می‌رسانند.

در اوستا از چهار گیاه اورواسنَه ، وُهو‌گَئُوَنَه ، وُهو‌کِرِتی ، هَذانَئپَتَه به عنوان خوشبو‌ترین گیاهان برای آتش اهوراداده نام‌ برده شده است. در سنت قدیم، صَندل، لُبان، عود و چوب انار را به این گیاهان نسبت داده‌اند.

در حال حاضر در آتشکده‌های ایران برای روشن نگاه داشتن آتش از چوبهای هرس شده درختان میوه همچون هلو، گیلاس، گردو و بادام استفاده می‌گردد. (توضیحات بیشتر، مقاله آداب خوراک دادن به آتش-موبد کورش بلندی)

آدب ورود به نیایشگاه‌

زرتشتیان هنگام ورود به آتشکده و نیایشگاه‌ها، آدابی چون شستن دست و رو، بیرون آوردن کفش، پوشاندن سر و رعایت پاکی پوشش و بدن، حفظ سکوت و آرامش مکان و پرهیز از خوردن خوراک را رعایت می‌نمایند.

A colorful bird with text and a person in a beard Description automatically generated with medium confidenceنماد فرَوَهر

در باور سنتی زرتشتیان، وجود انسان از پنج گوهر تشکیل شده که به هم پیوسته‌اند و از تاثیر آنها بر یکدیگر بالندگی و پیوندگی در افراد سرچشمه می‌گیرد. این پنج جزء عبارتند از: تن و جان، که مربوط به جهان مادی است. روان، قدرت دراکه (خرد و وجدان) و فروهرکه مربوط به جنبۀ مینوی سرشت انسان است.

واژۀ فرَوَهر از دو قسمت فرَ به معنی پیش و وَهَر یعنی برنده و کشنده درست شده است. این گوهر، ارزشمندترین پاره وجودی انسان است، زیرا پرتویی از فروغ بیکران ذات اهورامزدا بوده که در ذات هر شخص موجود و سرچشمه پیدایش و پویایی فروزه‌های اشویی در انسان می‌باشد. فرَوَهر گوهری است که روان را از گرایش به کژی، کاستی و دروغ باز می‌دارد و به انسان قدرت خلاقیت و باروری می‌دهد تا روان آدمی به آرامی راه خداجویی را طی کرده و شایستگی فراگیری نور حقیقت و رسیدن به مقام سپنتهَ‌مَن را داشته باشد.

در دوران هخامنشیان، نگاره‌ای با این نام به عنوان نشانه ملی، بر گرفته از اندیشه‌های بنیادین دین زرتشتی رایج گردید که هر یک از اندام‌های این نگاره، مفهومی در اندیشه نیاکان دارد و همواره در کنار آن عبارت؛ اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک نماینگر فراگیری این اندیشه بوده است:

-         چهره سالخورده و نورانی فرَوَهر، یادآور بهره‌گیری ازتجربه پیران خردمند است.

-         دستِ فرَوَهر رو به بالا و جلو و در حال نیایش اهورامزدا و گرایش به پیشرفت و بالندگی است.

-         حلقه دست چپ، حلقه مهر و نشان پیمان انسان با خداوند در پیوستن به اشویی است.

-         بالِ فرَوَهر، سه قسمت دارد تا فراگیری هومت، هوخت و هوَرشت یا اندیشه، گفتار و کردارنیک را به انسان سفارش کند.

-         حلقة دورکمرِ فرَوَهر، نشان از جهان بیکران دارد و وارستگی انسان از اَمیال ناهنجار و نیروی پرواز او به سرچشمه نور است.

-         دو رشته آویخته در پایین، نشان پیوستن به مَنِشِ نیک (سپنتهَ‌مینو) و پشت سر گذاشتن اندیشه پلید (انگرهَ مینو) است.

-         قسمت زیر بال فروهر نیز سه قسمتی است تا زیر پا گذاشتن دُژمَت، دُژوخت و دُژوَرشت، یا اندیشه، گفتار و کردار بد را یاد آوری کند و هر فرد بیاموزد، چگونه اندیشه و گفتار و کردار ناپاک را از خود دور سازد.