یکی از ویژگی های دین زرتشتی تکیه و تاکید بر خرد جمعی است. این ویژگی در سخنان اشوزرتشت نیز دیده می شود و به این دلیل است که نخستین انجمن در زمان زندگی این وخشور آریایی شکل می گیرد و در تمام دورانی که به نام « ایران باستان » یا ایران قبل از اسلام از آن یاد می شود، نیز انواع انجمن ها و گروههایی وجود داشته و بسیاری از کارهای کشوری و لشگری و تصمیم گیری های اساسی در این گونه مجامع گرفته می شده است.
برای همکاری و تعاون افراد هر جامعه وجود سازمان های گوناگون اجتماعی لازم و ضروری است و تنها در این گونه تشکیلات است که دل ها و اندیشه ها به هم نزدیک و رشته های دوستی و صمیمیت مستحکم می شود و بسیاری از استعدادهای نهفته و بدون استفاده، به منصه ی ظهور می رسد.
نیاکان پاکدل و روشن ضمیرما در دوران با عظمت فرمانروایی خود و در تمام شئون زندگی ساده و بی آلایششان این نکات را در نظر داشته اند و شالوده زندگی خود را بر همکاری و نیک اندیشی نسبت به یکدیگر قرار می دادند.
آنان همچنین به یک انجمن کوچک یعنی خانواده نیز بسیار اهمیت می دادند و آن را پایه ای برای دیگر نهادهای اجتماعی می دانستند. در فرهنگ ایران باستان تشکیلات اجتماعی آن بر مبنای خانواده خاندان، همیار و انجمن استوار بوده است و جامعه و ملت را سازمان می دهد و یگانه و همبسته می سازد.
دکتر حسین وحیدی در ترجمه و تفسیر اوستای خود اشاره ای نیز به انجمن مغان دارد که در بخشی از آن این گونه توضیح داده شده است:
«در بند ۱۱ هات ۲۹ سخن از انجمن مغان به میان می آید، بدین شرح :
کی اشا وهومن وخشترا به سوی ما روی خواهند آورد؟
ای مزدا،
انجمن برادری مغان آموزش های تو را خواهد پذیرفت.
ای اهورا،
این که یار و یاوری برای ما رسیده ،
ما برای زوارش (خدمت) به تو و او (زرتشت ) با دل و جان آمادگی داریم.»
«پایان بخش نخست»