داریوش شاهنشاه هخامنشی را به نام داریوش بزرگ یا داریوش کبیر میشناسند و از او یاد میکنند. در مطلبی که در شماره 4 ماهنامه هوخت سال 1349 به چاپ رسیده، برخی از ویژگیهای این بزرگ مرد تاریخ ایران شرح داده شدهاست. این مطلب که نشان دهنده خرد و هوشمندی و نیکاندیشی داریوش به شمار میرود، از این قرار است:
داریوش بزرگ در 522 قبل از میلاد به سلطنت رسیده و دوران شاهنشاهیش 36 سال به درازا کشیدهاست. بنابراین میتوان دریافت که داریوش در حدود 25 سال داشتهاست و میتوان تولدش را در حدود 547 قبل از میلاد دانست و در سال 486 پیش از میلاد هم درگذشته است.
همانگونه که در سنگ نبشتهها دیدهمیشود، راه راست را فرمان و داد اهورامزدا دانسته و فرمودهاست:
راه راست مگذار - بدمیندیش - گناه مکن – ستمکار مباش
مطالب بالا بدون شک و تردید از آموزههای اشوزرتشت و سرودهای این پیامبر در گاتها الهام گرفتهشده و خود با ایمانی رسا پیرو آن بودهاست «راه در جهان یکی است آن راه راستی است» یا «بداندیش، بد گفتار و بدکردار از گناهکارانند»
«راستی مایه رستگاری و خوشبختی است: «بهترین خوشبختی از آن کسی است که راست و پارسا است» و اینک برای نیکانجامی سخن درباره این شاهنشاه بزرگ عین ترجمه راز کامیابی وی را در اینجا یادآوری کنیم:
راز کامیابی داریوش بزرگ
چنین گوید داریوش شاه، شاه شاهان، پدر من گشتاسب بود، پدر گشتاسب ارشامه، پدر ارشامه آریامنا جیش پش، پدر جیش پش هخامنش.
خدای بزرگ اهورامزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که انسان را آفرید که شادی را برای انسان آفرید که دانایی و توانایی به داریوش شاه داد.
داریوش شاه گوید به خواست پروردگار: من چنینم:
من دوست نیکیم، من بدی را دوست نیم، پسند من نیست که ناتوانی از توانایی زور بشنود، بازپسند من نیست که زیردستی از زبردستی رنج به بیند، آنچه حق است آن پسند من است، من دروغگو را دوست نیم، من کینهجو نیم، آنچه مرا خشمگین کند از آن سخت بیزارم و بر تندی خود نیک چیرهام.
هر که بکوشد، در برابر کوشش خود پاداش یابد. هر که بلغزد در خور گناهش پادافره بیند، پسند من نیست که هیچکس بدی کند. باز پسند من نیست که بدیها بیکیفر بماند. آنچه نزد من کسی از دیگری بگوید مرا باور نیست، مگر آنگاه که با گواهی درست همراه باشد. آنچه کسی به سود دیگران کند در نهایت کوشش خود، من از آن خورسندم و خوشنودی من از این بزرگ است و از آن شادیها میبرم.
اراده و فرمان من این است در آنچه من کردهام که تو خواهی دید و خواهی شنید چه در میهن چه در میدان جنگ، نگاه کن به توانایی من نگاه کن به دانایی من اینقدر که تن من زورمند است در جنگجویی نیز مردی جنگی خوبم.
اگر در پیش خرد من پیدا نباشد تا چه کسی را دوست بشمارم و چه کسی را دشمن بدارم، آنگاه به کارهای نیک او میاندیشم که او یک دشمن یا یک دوست است که در پیش خود دارم. من ورزیدهام هم در دست هم در پا، در سواری سواری خوبم، در تیراندازی تیراندازی چابکم، چه پیاده چه بر اسب. توانایی که اهورامزدا مرا دادهاست و من نیروی آنرا داشتم که بهکار برم، به خواست اهورامزدا دارم. آنچه کردم با این نیروها کردهام و اهورامزدا آنرا به من دادهاست.
در این اندرزنامه است که داریوش شاهنشاه بزرگ و نامدار هخامنشی راز کامیابی خود را بیان کرده و درسی پندآموز به آیندگان دادهاست و خود را پیرو آیین و منش وهومن و خشترا خوانده و آنرا داده و بخشیدههای اهورامزدا دانستهاست و در ضمن آیین دوستیابی و خدمت به اجتماع، سودرسانی به همنوع را که در آیین سپنتاآرمینی فرمان رفته به نحو شایستهای از آن تجلیل کردهاست و خورسندی خود را نسبت به چنین سجایایی ابراز داشتهاست.
این جملات که هریک پند گوهرباری است، شایان آن است که یک یک مورد تفسیر و تعبیر قرار گیرد و پیرامون آن صفحاتی نوشته آید تا حال و آیندگان از آن اندرز گیرند و راز بزرگی نیاکان خود را دریابند. آنچه از همه مهمتر است و در این سنگ نبشته دیده میشود، ایمان قاطع به آفریدگار بیهمتا «اهورامزدا» است این فرمانروای بزرگ در اوج قدرت و پیروزیهایش با ایمانی راسخ خواست و یاری اهورامزدا را بهره خود دانسته و گفتهاست «توانایی که اهورامزدا دادهاست و من نیروی آنرا داشتم که به کاربرم، به خواست اهورامزدا دارم. آنچه کردم با این نیروها کردهام و اهورامزدا آنرا به من دادهاست. داریوش بزرگ رفتار و کردارش معنای حقیقی انسانی و مهرورزی و دادگری درخشان است و همان سجایایی که کورش کبیر داشته همانند میراث ارزنده به ارث بردهاست.
یقیناً مردان بزرگ تاریخ و نامدارانی که نام نیکشان سدههای بسیار بر صفحات تاریخ جهان درخشیدهاست، همه مردمانی خداشناس، دیندار و دارای منشهای پاک انساندوستی بودهاند و اصولی را پیروی میکردند که از الهام پیامبران کسب کردهاند. اینگونه اصول را حتماً بیش از همه میتوان در تعالیم زرتشت پیامبر باستان ایران آشکار را آموخت اوست که فرمودهاست «خوشبختی خود را در خوشبختی دیگران جستوجو کنید» آیا سخن از این بهتر، کاملتر و جهانیتر گفته شدهاست و یا منش سهگانه اندیشهنیک، گفتارنیک، کردارنیک که الهامبخش تمام تعالیم و اصول اخلاقی است، هم پایهاش را در کجا میتوان یافت. شاهنشاهان بزرگ هخامنشی بیگمان از این اصول آگاه بوده و با برخورداری از آن درخشندگی، تاریخ را پایهگذاری کردهاند.