خجسته آيين «سده» كه همهساله روز دهم بهمن ماه و هنگام غروب آفتاب برگزار ميشود، در شمار جشنهاي كهني است كه هزاران سال است در ايران برگزار ميشود.
اين آيين شكوهمند را نياكان از دير و دور پاس داشتهاند، حتي در زمان هجوم تازيان و تاتارها و مغولها نيز آن را هرطور كه توانستهاند برگزار كردهاند.
درباره چگونگي پديد آمدن سده چندين و چند داستان بر سرزبانها است، اما صرفنظر از اين كه كداميك به واقعيت نزديكتر است و كداميك به اسطورهها ميماند، آنچه مهم است اين است كه اين جشن به مناسبت پاسداري و پرستاري از آتش برگزار ميشود كه يكي از سودمندترين پديدههاي اهورا دادهاست. چون اگر آتش نبود، نه تمدن شكل ميگرفت و نه صنعت پديد ميآمد. پس به راستي اين پديده را بايد پرستش و پرستاري كرد و گرامي داشت.
در فرهنگ و باورهاي ايراني انسان آفريده اهورامزدا است و هماهنگ با حهان و طبيعت زندگي ميكند. از همه پديدهها سود ميبرد و به جهان و جهانيان سود ميرساند. هماهنگي با محيط زيست و حفظ و نگهداري و استفاده بهينه آن از پايههاي آرماني ايراني و بهويژه از باورهاي دين زرتشتي است. برگزاري جشن سده و حفظ و نگهداري آتش و احترام به همه پديدههاي سودمند آفرينش از اين اعتقاد راستين سرچشمه گرفتهاست. در جشن سده با افروختن هيمه بزرگي از هيزم در هنگام غروب آفتاب، گرمي و روشنايي را كه هر دو نمادهاي سودمند اهورايي هستند، شب سرد و تيره به روز روشن پيوند مييابد و آرزوي روشني و گرمي خانوادهها و مهر و دوستي همه خويشان و آشنايان و شهروندان و در نهايت آشتي و مهرورزي همه مردم ايرانشهر در دل و ديده هر ايراني فروغي تازه ميگيرد.
ابوريحان بيروني در يكي از كتابهاي خود چنين مينويسد: «سده آبان روز است از بهمن ماه و آن دهم باشد.» از نوشتههاي همين مورخ و ديگر تاريخنگاران معروف چنين برداشت ميشود كه در هر دوراني كه اين جشن برپا ميشد، جنبه ملي آن بيشتر از جنبه ديني بودهاست. جشن سده را ايرانيان در پنجاه شبانه روز قبل از نوروز ميگرفتهاند و از جشنهاي ملي نامدار ايرانيان است. در اين جشن آتش ميافروختند و شادي ميكردند آتش در نزد ايرانيان قديم گرامي بودهاست و براي نگهداري آن روزان و شبان اين گوهر آسماني را حفظ ميكردند. دانشمندان راجع به علت نامزد شدن اين جشن را به سده دلايل بسياري آوردهاند.
يكي از دانشمندان ميگويد: «پيدايش جشن سده ناشي از طرز تقسيم سال شمسي است، در عهد باستان. توضيح اينكه بنابر مندرجات اوستا در ايران باستان سال به دو بخش قسمت شده يكي بخش تابستاني كه مدتش 215 روز يعني 7 ماه از اول فروردين تا آخر مهر ماه بوده و ديگري بخش زمستاني كه مدتش 150 روز يعني 5 ماه از اول آبان ماه تا آخر اسفند بوده، چون اين جشن در صدمين روز بخش زمستان واقع شده آن را سده نام نهادهاند. از آداب و رسوم اين جشن نيز روايات شيريني به ما رسيده و از روش گوناگون برگزاري كه توسط پادشاهان و سرداران بزرگ اين سرزمين معمول بودهاست، حكايتها داريم.
از مراسم دلانگيز اين جشن آتشافروزي است در شب يازدهم بهمن كه آبان روز ناميدهميشود. ايرانيان باستان اين جشن را با آييني فروزان در شب تاريك بر پا ميداشتند بعد از اسلام هم كمابيش از اين جشن را برپا ميداشتند. امراء و بزرگان و پادشاهان و خلفا را به مرسوم داشتن آن آشنا ميكردند. اين جشن در ميان يونانيان قديم نيز وجود داشت و خرمنهاي آتش گاهي چنان بزرگ بوده كه چند فرسنگ شعله آن ديدهميشد.»