يكي از ويژگيهاي آييني كه اشوزرتشت به جهانيان شناساند و از دير و دور تاكنون همچنان تازه است و كاربردهاي خود را حفظكرده، نگاه آن به اين جهان و زندگي اين جهاني است. بر پايه آموزههاي دين زرتشتي هركسي بايد براي بهبود وضع تلاش كند و حاصل تلاش او سهمي در پيشبرد جهان داشتهباشد. آنچه در پي ميآيد، نوشتهاي از آقاي هاشم رضي است كه از اين زاويه به آيين اهورا داده اشوزرتشت نگاه كردهاست.
«در آيين و فلسفه زرتشت زندگي ستوده و تقديس شدهاست. در سراسر اوستا نيروي زندگي مواج و سرشار است. فلسفه و تعليمات زرتشت حاصل انديشههايي است كه در كار و فعاليت پروريده شدهاست و اين معنا را در كمتر دين و مذهبي ملاحظه ميكنيم. در آيينهاي ديگر اگر دعوتي به كار و كوشش شدهباشد مواردي نيز در آن يافت ميشود كه قلندري و درويشي ستوده شدهاست. قرن ششم پيش از ميلاد در هندوستان، چين، بينالنهرين و حتي يونان افكار رواقي و روش عرفاني و صوفيمآبي نفوذ داشتهاست. ليكن براي قوم و گروهي كه كشاورزي پيشه داشتهاند و بر زميني نامستعد براي كشاورزي ميهن گرفتهبودند، جايي براي بيكارگي و قلندرمنشي وجود نداشت. زرتشت زندگي را ميستايد و آن را حرمت مينهد. پذيرفتن جمله زشتيها، ناداريها و كوتاهدستيهاي اين دنيا را براي سعادت و احراز مقام در دنيايي ديگر نميپذيرد و اين يكي از نشانهاي پايندگي اين آيين در تمام اعصار و قرون است.
پاكي در كردار و گفتار و پندار اساس اصلي اين فلسفه جهاني است كار و كوشش، راستي و درستي دوري از جنگ طلبي، بر زمين نهادن جنگ ابزار و به دستگرفتن وسايلي كه از آن خير و سودي برخيزد ستوده شده و تقديس گشتهاست «در يسناي – هات12- قطعه نهم» چنين آمدهاست «ميستايم دين نيك مزداپرستي را، دور كننده جنگ را بر زمين گذارنده جنگ ابزار را، خويشي دهنده را (فداكاري) پاك را آنهايي كه هستند نيز آنهايي كه خواهند بود، بزرگترين و بهترين و زيباترين و آن كه او اهوراي زرتشتي است. به اهورامزدا همه نيكيها را پيشكشي ميكنم. اين است ستايش دين مزداپرستي» در سراسر نوشتههاي زرتشتي زندگي همراه با نيكي و شرافت و كار ستاييده شدهاست. فضيلت و مورد محبت خدا قرارگرفتن و به نماز و عبادت پرداختن و از زندگي كنارهجستن به اميد دنياي ديگر، معرفي نشدهاست. اوستا كتاب عظيم اخلاق و درس زندگاني است. كتابي است كه تعاليمش براي دورانها و حتا زمان پرغوغاي ما عملي پرفايده است. اهورامزدا اين خداوندگار راستي و يگانه سمبل عقل و خرد است؛ عقل و خردي كلي كه احاطه بر خردهاي كوچكتر را دارد و همواره راهنماي عقل است و نداي خرد است. در جهان مادي، در جهاني كه راستي و كوشش از راه راستي در آن هم چون سيالهاي ساري است. در يسناي 47 قطعه دوم آمدهاست «براي]اداي[ حق معرفت مزدا كه پدر راستي است، بايد نسبت به اين خرد مقدس بهترين اعمال را به جاي آورد، خواه از گفتار زبان و سخناني كه از خيال پاك است و خواه از كار بازوها و كوشش پارسا»