سرودهاي كه در پي ميآيد، بخشي از يك شعر از خانم توران شهرياري(بهرامي) است كه در شمار چكامهسرايان بنام زرتشتي و ايراني است.
ستايش آب
آب آغاز نام آباديست آب پاكي و سبزي و شادي ست
آب را مايه حيات بدان نعمتي هست داده يزدان
هركجا آب هست زيبا هست چشمه و رود و نهر و دريا هست
هر ده و شهر ديرسال جهان شد به پا هركجا مجاور آن
رود و دريا و نهر از آغاز شد بهين عامل تمدن ساز
هر كجا آب باشد افزونتر هست آنجا هميشه تازه و تر
ارزش آب بر همه پيداست يكي از چهار عنصر دنياست
از پي آفرينش افلاك آب را آفريد ايزد پاك
چون كه آبست داده يزدان ناسپاسي بر آن بود كفران
آب را به كه قدر بگذاريم حرمتش را به جان و دل داريم
چهار عنصر به روزگار كهن حرمتي داشت در تمام وطن
چون كه از عهد باستان، ايران بست پيمان دوستي با آن
بخشي از يشتها در آبانيشت ويژه آب و حرمت آن گشت
ايزد آب بود « آناهيت » (١) گفت هركس درود « آناهيت »
سنگ بنوشته هاي آن ايام برده زان ايزد گرامينام
همه كس ارج مينهاد آن را داده سودبخش يزدان را
« هرودت» آن مورخ يونان رانده در گفتهاش سخن از آن
كتل و قلعه و دژ دختر بود از آن ايزد اهورافر
مردمان آب را نيالودند در پي ارج و حرمتش بودند
رونق باغ و كشتزار از اوست سبزي و جلوهي بهار از اوست
حفر كاريز از كهن دوران بود رايج به كشور ايران
چون در اين كشور اهورايي كار سودآور و سپنتايي
بود بي گفته كشت و كار زمين بهترين نوع كار بودي اين
چون زمين نكشته گردد كشت ميگشايد دري به سوي بهشت
آب و باران چو برزمين ريزد رويش و زندگي برانگيزد
از ازل تا به روز رستاخيز همه روزهاست روز آب و عزيز
چون كه آبست دادهي يزدان ارج آن را سپاس يزدان دان
1-آناهيت همان آناهيتا ايزد بانوي موكل بر آب هاست.