گردش زمين به دور خورشيد و كروي بودن آن، اگر چه امروز موضوعي شناخته شدهاست و همگان به آن باور دارند، اما تا چند صد سال پيش از نظر اروپاييان يك موضوع ناشناخته بود و آنها زمين را ثابت ميپنداشتند كه خورشيد به گرد آن ميگردد. آنان به دليل ناآشنا بودن با كتابها و منابع ديني و علمي ديگر نقاط جهان فكر ميكردند كه براي نخستين بار گاليله توانسته است اين موضوع را كشفكند و اين اشتباه را برطرف سازد. در حالي كه چند هزار سال پيش از آن در اوستا به اين موضوع اشاره شدهاست.
آنچه در پي ميآيد، مطلبي است كه از مهنامه زرتشتيان شماره نوروز سال 1353 نقل ميشود و نشاندهنده آن است كه ايرانيان باستان بسيار پيشتر از اروپاييان از اين موضوع آگاه بودهاند و به آن اشاره كردهاند. در اين مطلب آمدهاست:
ميگويند گاليله دانشمند ايتاليايي نخستين كسي است كه به كروي بودن زمين و چرخيدن آن پيبرده است. هركس با شنيدن هر موضوعي كه به نحوي با حركت زمين، يا كروي بودن آن مربوط است، بي اختيار به ياد گاليله ميافتد. گاليله در سال 1564 ميلادي در شهر پيزا، يكي از شهرهاي ايتاليا به دنيا آمد و در هفتادوهشت سالگي در زادگاهش بدرود زندگاني گفت. اين نشان ميدهد كه گاليله بعد از سال 1564 پس از ميلاد مسيح اين سخن را گفتهاست. ولي اين سخن در هزاران سال پيش از گاليله در اوستا ذكر شدهاست.
در كتاب مقدس اوستا چندين بار از گرد بودن زمين و گردش آن گفتوگو شده و آن را با كلمه (سكارنا) به معني گرد و گردنده و گوي مانند بودن بيان داشتهاست.
همچنين در آبانيشت قطعه (38) آمدهاست كه: «نريمان گرشاسب آرزو كرد كه در روي اين زمين فراخ و گرد و گردنده دور كرانه بتازد و بر دشمن چيره شود»
و نيز در قطعه 95 مهريشت، از مهر ياد شده و آمدهاست كه: «مهر در هر غروب و آغاز شب به روي كرهزمين ميآيد و دو كرانه اين زمين فراخ گرد و گردنده دور كرانه را ميپيمايد.»