آبانگان؛ پاسداشت آب و آباداني

ايرانيان پاكنهاد از ديرباز تاكنون، چهار آخشيج يعني آب، باد، خاك(زمين) و آتش را كه فروزه‌هاي نيك اهورايي هستند، پاس داشته‌اند و مي‌دارند. خجسته جشن آبانگان ويژه پاسداشت آب يعني بن‌مايه آباداني است.

آبانگان؛ در ايران باستان و هم اكنون نيز ويژه آناهيتا ايزد بانوي آب است. ايزدي كه افزون برآناهيتا، آناهيدو ناهيد نيز ناميده شده است و همگي در شمار نام هاي زيبا و پر معناي دختران ايراني هستند. ستايش او به دوره هاي بسيار پيشين و حتي به زمان پيش از اشوزرتشت مي‌رسد.

  نام آن با آب و آباداني بهم آميخته است. ماه آبان از آن اوست و روز آبان از ماه آبان جشن آبانگان به افتخار او و در ستايش او برگزار مي‌شده است و همچنان نيز زرتشتيان و دوستداران فرهنگ و آيين ديرين ايران زمين آنرا گرامي‌مي‌دارند.

در فلسفه پيدايش اين جشن داستان هايى از دير باز به ما رسيده است كه مانند ديگر اساطير كهن به تاريخ دور ايرانيان بازمى گردد. درباره پيدايش جشن آبانگان روايت است كه در پى جنگ هاى طولانى ميان ايران و توران، افراسياب تورانى دستور داد تا كاريزها و نهرها را ويران كنند. پس از پايان جنگ، پسر تهماسب كه «زو» نام داشت، دستور داد تا كاريزها و نهرها را لايروبى كنند و پس از لايروبى آب در كاريزها روان شد. ايرانيان آمدن آب را جشن گرفتند و همين جشن بود كه به عنوان پاسداشت فرشته نگاهبان آب هاى بى آلايش در تاريخ ماندگار شد.

در روايت ديگرى آمده است كه پس از هشت سال خشكسالى، در ماه آبان باران آغاز به باريدن كرد و از آن زمان جشن آبانگان پديد آمد. زرتشتيان در اين روز همانند ساير جشن ها به آدريان ها (آتشكده ها) مى رفته اند و پس از آن براى گراميداشت مقام فرشته آب ها، ناهيد، دركنار جويبارها، نهرها و قنات ها گرد مي‌آمدند و با خواندن اوستاى آبزور، بخشى از اوستا كه به آب و آبان تعلق دارد، و توسط موبد خوانده مى‌شود، اهورا مزدا را ستايش مي‌كردند و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را داشتند و پس از آن به شادى مى پرداختند.

نكته شگفتي نيز در اين داستان ها هست كه مى گويند اگر در اين روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته است و مردان تن و جان خويش را به آب مى سپارند و اگر بارانى نبارد، آبانگان زنان است.

در كتاب هايي كه از اين ايزد بانو نوشته اند آناهيتا؛ ايزد‌بانوي نيرومندي، زيبايي و خردمندي و الهه عشق و باروري به شمار آمده است. چون چشمه زندگي بخش از وجود او مي‌جوشد و بدين گونه «مادر- خدا» نيز مي‌شود، و به عنوان ايزد‌بانوي باروري، زنان در هنگام زايمان براي زايش خوب و دختران براي يافتن شوهر مناسب از او ياري مي‌خواهند. او نطفه مردان را پاك مي‌كند و زهدان زنان را براي زايش آماده مي‌سازد و سبب جاري شدن شيري مي‌شود كه نوزاد را نيرو مي‌بخشد.

بي‌مناسبت نيست كه پايان بخش اين نوشته را با سروده‌اي از چكامه‌سراي تواناي زرتشتي بانو توران شهرياري(بهرامي) آذين كنيم:

آب آغاز نام آبادي ست                    آب پاكي و سبزي و شادي‌ست

 آب را مايه حيات بدان                     نعمتي هست داده يزدان

 هركجا آب هست زيبا هست           چشمه و رود و نهر و دريا هست

 هر ده و شهر ديرسال جهان            شد به پا هركجا مجاور آن

 رود و دريا و نهر از آغاز                    شد بهين عامل تمدن ساز

 هركجا آب باشد افزون‌تر                 هست آنجا هميشه تازه‌وتر

 ارزش آب بر همه پيداست               يكي از چهارعنصر دنياست

 از پي آفرينش افلاك                       آب را آفريد ايزد پاك

 چون‌كه آبست داده يزدان                ناسپاسي برآن بود كفران

 آب را به كه قدر بگذاريم                  حرمتش را به جان و دل داريم

 چهارعنصر به روزگار كهن                حرمتي داشت در تمام وطن

 چون‌كه از عهد باستان، ايران           بست پيمان دوستي با آن

 بخشي از يشت‌ها در آبان‌يشت        ويژه آب و حرمت آن گشت

 ايزد آب بود «آناهيت»                     گفت هركس درود «آناهيت»