آذرگان ; جشن گراميداشت آفريده نيك اهورامزدا

جشن آذرگان يادآور آذر،آدر، آتر و آتش است كه همه از يك ريشه هستند. جشن آذرگان جشن شناخت و گراميداشت يكي از بهترين و برترين آفريده هاي اهورامزدا يعني نور و گرما است.
اگر چه نگهداري و پرستاري از آتش را اشوزرتشت به صورت يك بايسته درآورد، اما در تمام دين‌ها نور و فروغ گرمي‌بخش و زندگي ساز گرامي‌شمرده شده است.
بيش از ٣ هزار و ٧٠٠ سال پيش، اشوزرتشت از روي شناخت كامل پروردگار، اساس دين خود را بر يكتاپرستي استوار كرد و نماز را، نياز بشر و تنها سزاوار اهورامزدا  (هستي‌بخش‌دانا و حكيم ) دانست.
در تمام دين هاي جهان، نوروآتش جلوه‌اي از انوار بي‌كران الهي و نماد پروردگار به شمار مي‌آيد. اوستا خدارا « شيدان شيد» ( نور الانوار) دانسته و در همه ذرات هستي در تجلي مي‌داند. براساس اين باور، پرستش سو(قبله)ي زرتشتيان «نور» قرار داده شده است. در تورات موسي(ع) يهوه ( خداي يهود) در زبانه هاي آتش در كوه طور برپيامبر نمايان مي‌شود. در انجيل كتاب آسماني پيروان عيسي (ع) آمده كه خداوند، نور مطلق است و ظلمت و تيرگي در او راه ندارد. درقرآن كريم نيز «الله» «نورالسماوات و الارض » شناخته شده است. زرتشتيان در شبانه روز پنج بارباتني پاك و رواني آماده‌، رو به سوي نور خورشيد يا ماه يا آتشي روشن يا شمعي و چراغي فروزان مي‌ايستند و به درون نگري مي‌پردازند، اهورامزداي بي نياز را نماز مي‌گذارند.
در دين زرتشتي، آتش نماد «اشه»(راستي و پاكي و عشق) است، چرا كه آتش تنها ماده ايست كه آلودگي به خود نمي‌گيرد و هميشه و در همه حال به سوي بالا مي‌رود، همواره ماهيت اصلي خويش را حفظ مي‌كند و خود مي‌سوزد و ديگران را گرما و نور مي‌بخشد.
مردمان اشون (راستي شناس و حق جو)، نيز همانند آتش مقدس موجود در آتشكده، در همه حال روشنايي و گرما بخش‌ و يكرنگ هستند، دروغ و پليدي ها را با راستي و درستي و دانش خويش و عشق به اهورامزدا مي‌سوزانند و نورو شادي و انرژي به جامعه مي‌بخشد.
اين باور در عرفان ايراني موجب شده كه« عشق» به آتش تشبيه شده است.
مهارآتش و چگونگي استفاده بهينه از آن يكي از برترين كشفيات بشراست، كه به تمدن و پيشرفت انسان، شتابي افسانه اي بخشيد. آريايي ها، در مناطق شمالي ايران و جنوب روسيه كه بسيار سرد و زمستان درازي داشت، زندگي مي‌كردند و آيين بيشتر مردم طبيعت پرستي بود و به آتش براي روشنايي و گرم كردن خانه و كاشانه و پختن غذا و غيره بسيار نيازمند بودند؛ چون كبريت وجود نداشت و فراهم كردن آتش بسيار سخت و وقت گير بود، آتش را در جايي به نام آتشكده هميشه روشن نگاه مي‌داشتند. اشوزرتشت پس از برگزيده شدن به پيامبري وجود اين جايگاه را بسيار لازم و زندگي بخش تشخيص داد، منتهي با اضافه كردن آتش آتشكده با آتش ١٦ صنوف اجتماع(آهنگرو مسگر و نانوا و غيره) مفاهيمي‌مينوي به آن بخشيد و به صورت پرچمي‌مقدس براي زرتشتيان درآورد. كه تا امروز نيز اين چنين است و زرتشتيان آتش موجود در آدريان را نماد موجوديت خدا يا پرچم و درفش دين زرتشتي با چندين صدسال هويت ديني و فرهنگي خود مي‌دانند، كه به وسيله موبد آتشبند (آترون atarvan ) همواره روشن نگاه داشته مي‌شود. نام اصلي آتشكده ها، آدريان‌adoryan است. كه آتش ورهرام يا بهرام و درب مهر نيز گفته مي‌شود و همواره در طول تاريخ شامل مجتمع ديني و آموزشي و فرهنگي نيز بوده است.

پرستش سو (قبله): جهتي است كه پيروان هر ديني در سراسر جهان در هنگام نماز، همواره روبه آن سو به پرستش خدا مي‌ايستند. آتش هرگز پرستش سو(قبله)ي زرتشتيان نبوده است و بهدينان تنها در داخل آدريان ، رو به آتش مقدس كه حالت پرچم را دارد، مي‌ايستند و به ستايش خدا مي‌پردازند. حتي همسايگان آتشكده نيز رو به سوي آتشكده نماز نمي‌گذارند، و هيچ بهديني از ديگر زرتشتيان نمي‌پرسد كه آدريان شهر در كدام جهت است تا قبله سوي خود قرار دهد. بلكه هميشه در هنگام نماز رو به سوي نور مي‌ايستند و اهورامزدا را پرستش مي‌كنند.
در بين هر ملتي نمادهايي وجود دارد كه به خاطر بار مينوي كه در بردارد، ستوده مي‌شود. كعبه كه در مكه معظمه قرار دارد، براي مسلمانان؛ مهر تهيه شده از خاك كربلا براي شيعيان جهان؛ صليب براي عيسويان؛ ستاره داوود براي يهوديان و آتش موجود در آتشكده براي زرتشتيان؛ هر كدام بارمينوي و مفاهيمي‌بس ژرف دارند كه براي پيروان آن كيش و آيين مقدس است و چنانچه به وسيله ديگران به درستي درك نشود، ممكن است موجب داوري اشتباه شود.
همه جهانيان ، آتش را دوست دارند و در آغاز پرستش خداي خود، مايل هستند كه شمعي را روشن كنند و به ستايش خدا بپردازند.«منار» مساجد به مفهوم محل نگهداري « نار»يا «آتش» است، در دور تا دور مهرابه هاي مساجد شيعيان جهان، از آيه اي از سوره نور، كه بيشترين واژه « نور» در آن آمده است، استفاده مي‌شود. آتش المپيك هميشه روشن نگاه داشته مي‌شود و همه ساله با شكوهي بسيار در محل برگزاري مسابقات المپيك برافراشته مي‌شود. مراسم آتش افروزي و چراغاني و آتش بازي به هر بهانه شادي برانگيز، در سراسر گيتي بدون استثنا، مرسوم است و انرژي بخش و شادي افزا به شمار مي‌آيد.

آتشكده به مكاني گفته مي‌شود كه آدريان كه محل پاسداري از پرچم ديني زرتشتيان است، با كتابخانه و سالن هاي اجتماعات و مدارس و غيره، همراه است كه در هر كدام از اين مكان هاي مقدس، آتش عشق و مهر و دوستي و دين و فرهنگ و خردورزي و دانش اندوزي و همازوري با نيكان و وهان جهان آموزش داده مي‌شود.
آتش موجود در آدريان يزد و تهران و كرمان و شيراز و اصفهان، از آتش آتشكده كاريان شيراز آورده شده و هرساله در جشن ارديبهشت گان با آتش ١٦ طبقه اجتماع، ممزوج و «مس» يا بزرگ مي‌شده است.
هميشه آتشكده ها ساده و بدون زرق و برق ساخته مي‌شده است. و در آتشكده هاي ايران باستان ، درب و پنجره و حتي يك آتش دان، از جنس طلا يا جواهرنشان كشف نشده است. و تنها از هنر معماري بسيار ماهرانه بهره برده اند.
در درازاي تاريخ، انجمن موبدان(مگ بدان) با شناخت باورهاي اهورايي گاهاني، باورهاي ايرانيان پيش از اشوزرتشت را به صورتي تغيير شكل داد كه براي مردم قابل فهم باشد و بتوانند باورهاي گاهاني را درك و وارد در زندگي خويش كنند. با طبيعت پرستي به طور بسيار خردمندانه به شدت مخالفت شد، ولي طبيعت را ايزدي يا ستودني دانستند و طبيعت دوستي و پاك نگاه داشتن چهار آخشيج را از واجبات دين قرار دادند. زروان را از مقام خداوندي به زير آوردند ولي بهدينان را به اهميت دادن به زروان (زمان) و گاه (فرصت) بسيار سفارش كردند. به درستي و از روي شناخت تشخيص دادند كه از چهار آخشيج موجود در طبيعت ، سه آخشيج آب و باد و خاك حالتي ملموس و مادي دارند، در حالي كه آخشيج چهارم يا آتش، انرژي است و حالتي مينوي دارد و قابل لمس نيست. همه اجسام ساخته شده در جهان با گرماي آتش است كه شكلي قابل استفاده به خود مي‌گيرند. زندگي نيز از وجود آتش است و چون جان از بدن خارج شود، روبه سردي مي‌گرايد. همه وسايلي كه در اطراف خود مي‌بينيد، در يكي از مراحل ساخت و تشكيل و تكامل خود، بدون استثنا از درون آتش گذشته است؛ بدون وجود آتش حتي تصور تمدن و پيشرفتي در جهان امكان پذير نيست.
اميد است اين حقايق و بسياري از حقايق ديگر را همه ايرانيان بدانيم و فراگيريم آري؛ آتش موجود در آتشكده براي زرتشتيان بسيار مقدس است. چرا كه از آتش نياكاني، به اضافه ١٦ آتش صنوف گوناگون مردم شهر درست شده است و نه تنها هرگز پرستيده نشده، كه حتي قبله زرتشتيان نيز نبوده است و نيست .