مهرگان ؛ جشن دوستی و پيمان


مهر به چم (معناي) دوستي و پيمان است، پس بيراه نيست كه جشن مهرگان نيز در شمار جشن‌هاي والا و پرارجي همچون نوروز و سده بوده است همچنان نيز ارزش و شكوه خود را دارد. و برگزاري آن از دير و دور در شمار شايسته‌ها و بايسته‌ها بوده است .

حافظ شيرين سخن در اين زمينه مي‌گويد:

كمتر از ذره بيني  مهربورز

تا به خلوتگه خورشيد رسي چرخ زنان

و اين نيز سروده مسعود سعد سلمان است:

مهرباني كن به جشن مهرگان و روز مهر

مهرباني كن به روز مهر و جشن مهرگان

جشن مهرگان كه در دوران كهن و در سال شمار آن دوران، روز شانزدهم مهرماه بود، اينك و در سال شمار نوين در روز دهم مهرماه است كه روز مهر و ماه مهر با هم برابر مي‌شوند.

در ميان جشن‌هاي ايرانيان دو جشن مهر، يا مهرگان و نوروز از ارزش ويژه‌اي برخوردارند. يكي از مهمترين اين ويژگي‌ها ، آغاز شدن سال نو با هريك از آن‌ها بسته به دوران مختلف تاريخ بوده‌است. چرا كه شماري باور دارند در روزگاران رفته سالياني نيز مهرگان سرسال نو بوده است و سال نو با مهرگان آغاز مي‌شده است. ولي پس از آن آغاز سال نو دوباره به آغاز فروردين ماه بازگشت كه جاي درست آن است. در فرهنگ جهانگيري درباره‌ي مهرگان آمده‌است كه:

»جشني از اين بزرگتر بعد نوروز نباشد «

اگر چه مهرگان را با برابر و همزمان شدن نام روز مهر با نام ماه هفتم ايرانيان يعني مهرماه به جشن مي‌نشيند و خود از جشن‌هاي ماهانه است، ولي انگيزه‌هاي ديگري را نيز براي برگزاري آن بر مي‌شمارند.



يك دليل وفلسفه اين جشن مهم ايراني به دوران ضحاك تازي باز مي‌گردد . ضحاك و خاندان او مدت‌هاي زيادي بر ايران حكومت مي‌كردند و گروه‌بسياري از جوانان ايران زمين را به قتل رسانده بودند و مردم از ستم و جنايات آنان به تنگ آمده بودند. در اين زمان كاوه‌آهنگر از ميان مردم برخاست و با برافراشتن چرم آهنگري خود كه بعدها درفش كاوياني نام گرفت، رهبري براندازي ضحاك تازي را بر عهده مي‌گيرد و او را با ياري مردم در كوه دماوند زنداني مي‌كنند و به ظلم او پايان مي‌دهند. به گفته‌هاي زيادي درتاريخ پرچم ايران نيز پس از كاوه آهنگر پديد آمد و درفش كاوياني به پرچم ملي ايرانيان مبدل شد. سپس با راي و پشتوانه مردم و كاوه آهنگر، فريدون را بر تخت شاهي ايران نشاندند و ايرانيان زندگي را با آرامش سپري كردند .

گفته شده است كه تاجگذاري اردشير بابكان موسس شاهنشاهي ساسانيان همزمان بوده است با جشن‌مهرگان . زيرا هخامنشيان و اشكانيان و ساسانيان اين جشن را از بزرگترين جشن‌هاي ملي مي‌دانستند. بعدها، آغاز فصل وماه مهر، آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع كردند و آنرا جشن فرهنگي مهرگان ناميدند. ابوريحان‌بيروني در كتاب آثارالباقيه درباره جشن مهرگان مي‌نويسد: در روز مهرگان فرشتگان به ياري كاوه آهنگر شتافتند و فريدون را بر تخت شاهي قرار دادند. سپس ضحاك را در كوه‌هاي دماوند زنداني كردند و مردمان ايران را از گزند او آزاد ساختند.

شاعره تواناي زرتشتي توران شهرياري(بهرامي) چكامه‌اي دلنشين در اين باره دارد كه در بخشي از آن و هنگامي‌كه رستاخيز ايرانيان و پيروزي كاوه را تصوير مي‌كند، مي‌گويد:




زن و مرد و جوان همه همدل

همه جان بركفان بند گسل


از دل و جان به كاوه پيوستند

بندها را ز پاي بگسستند


خشم ملت بدل به طغيان شد

 چرمي‌درفش ميدان شد


سيل كوبند‌ه‌اي دمان آمد

تند و پي گير و بي‌امان آمد


قصر ضحاك رفت در آتش

شعله‌ها تند و كاري و سركش



مهد بيداد و جور شد برباد

كاخ بيداد گشت بي بنياد


بر ستمگر سياه روزي ماند

رنج و غم رفت وكام روزي ماند


همه جا شوق و شور پيدا شد

جشن و سور و سرور برپا شد


مهرگان بود، ماه شادي و شور

شهر شد غرق در اميد و سرور


جام‌ها پر شد از مي‌شادي

خلق مست از شراب آزادي


جغدها يك به يك دهان بستند

مردم از كام اژدها رستند


در چمن بلبلان نوا خواندند

نغمه در گوش آشنا خواندند


سرنگون شد بساط ظلم و فساد

چيره شد بر ستم فرشته‌ي داد


ديو ناراستي فتاد از پاي

مرد اهريمن توان فرساي


كار ضحاكيان دگرگون شد

نوبت شاهي فريدون شد