نقش رستم را بهتر بشناسيم

نقش رستم يكي از مهمترين و زيباترين مجموعه آثار باستاني سرزمين هميشه جاويد پارس است كه آثار ارزشمندي از دوران عيلامي،هخامنشي و ساساني را در دل خود جاي داده است. نام محل يعني ( نقش رستم‌ ) نام نسبتاً تازه‌اي است و اصولاً در زبان پارسي «نقش» به معناي حجاري مي‌آيد و رستم نيز، قهرمان ملي ايرانيان است. اينجا در زمان هخامنشيان معتبرترين محل اجراي مراسم تشريفاتي و ديني بوده و به دليل وجود گورهاي شاهان، تقدس هم داشته است. بعدها ساسانيان كه خود را جانشين هخامنشيان مي‌دانستند، تقدس اين محل را حفظ كردند، حصارمستحكمي‌دور آن ساختند و نقش هاي بسيار مهم تاريخي از تاجگذاري و كارهاي دلاورانه آن ها بر ديوار صخره حجاري شد.

آرامگاه خشايارشا

نخستين اثر در سمت راست مجموعه نقش رستم، آرامگاه خشايارشاست. تصوير كامل آرامگاه به طور عمومي‌تجسمي‌از شكل صليب را در خاطر مجسم مي‌كند. بخش زيرين ساده، بخش مركزي نماي كاخ هاي هخامنشي و ورودي دخمه، بخش بالايي تصوير پادشاه كمان در دست برسكوديده مي‌شود. نماي عمومي‌تمام آرامگاه‌ها به همين شكل است.

آرامگاه داريوش بزرگ

داريوش از خاندان هخامنشي و از تيره پاسارگادي و از قوم پارسي و نژادآريايي بود. كالبدش را به آرامگاهي سنگي كه در كوه نقش رستم است، به دست ابديت سپردند. در اينجا شاهنشاه هخامنشي درجامه پارسي و با كمان ( اسلحه ملي ايرانيان )برسكويي سه پله‌اي ايستاده است و نيايش مي‌كند. برفرازسر شاهنشاه ، تصوير اهورامزدا ديده مي‌شود. در پايين سكو نمايندگان ملل تابع كه اطاعت از حكمراني پارسيان را در زمان هخامنشيان پذيرفته بودند، در حال نگاهداشتن تخت شاهي با دستان خويش هستند .در بخش زبرين آرامگاه كتيبه مفصلي به خط ميخي كنده‌كاري شده است.

آرامگاه اردشير اول هخامنشي

شاهنشاهي اردشير اول در ٤٦٦ ق م برقرار شد. علت انتساب اين آرامگاه به اردشير اول آن است كه ريزه كاري و ويژگي‌هاي دوره خشايارشا و داريوش را ندارد.

آرامگاه داريوش دوم

غربي ترين آرامگاه نقش رستم كه حدود ٣٣ متري سمت جنوب غربي آرامگاه اردشير اول كنده شده، به داريوش دوم منتسب است.

بهرام دوم در نبردگاه

در اين نقش بهرام سوار براسب چهارنعل به سوي چابك سوار دشمن مي‌تازد و نيزه بلند خود را چنان بر او زده كه نيزه دشمن شكسته شده است. رد پشت سربهرام سواري آراسته درفشي را بر دست گرفته است كه ميله‌اي افقي مزين به سه گوي بر فراز آن ديده مي‌شوند و دو طره پارچه‌اي از آن آويخته است.

شاپور و امپراتوران  روم

در زمان شاپور اول سه امپراتور رومي‌در جنگ با ايرانيان مغلوب شدند ؛ يكي از آن ها والرين بود كه در نهايت به دست ايرانيان اسير شد. شاپور فرمان داد كه پيروزي‌هاي او را در چند نقش ( در نقش رستم و بيشاپور ) حجاري كنند. صحنه پيروزي شاپور از زيباترين نقش برجسته‌هاي تاريخي نقش رستم و مايه سرافرازي ايرانيان است. شاپور با تاج كنگره‌اي و جامه آراسته سوار بر اسب رو به سمت چپ نقش شده است. در پيش او فيليپ عرب امپراتور باجگذار رومي‌زانو خم كرده است. پادشاه يك دست خويش را به طرف او دراز كرده است كه نشانه قبول باجگذاري اوست. فيليپ تاجي رومي‌برسردارد و هر دو دست خويش را به حالت بخشش به جلودراز كرده است. كنار شاپور امپراتور رومي‌ديگر ايستاده كه شاپور مچ دست او را به نشانه اسيري وي گرفته است. اين امپراتور اسير والرين است.

صحنه نبرد شاپور دوم

در زير آرامگاه داريوش دوم روبه روي كعبه زرتشت نقش حجاري شده‌اي مربوط به دوره ساساني است. طول اين نقش 6/7 متر و بلندي آن ٣ متر است. در اين نقش سوار تاجداري نيزه خود را بر گردن دشمن فرو كرده است كه به باور بعضي از تاريخ نگاران ، شاپور دوم است.

كعبه زرتشت

روبه روي كوهستان، ساختمان بسيار زيبا و مكعب شكلي قرار دارد. اين بنا در دو قرن اخير با اين تصور كه به آيين زرتشت پيامبر ايران باستان رابطه داشته ، كعبه زرتشت ناميده شده است. قسمت زيرين بنا توپر ساخته شده اما در بالاي ساختمان اتاقي به اندازه ( 5/2 × 5/2 متر ) وجود دارد كه كاربرد آن مايه بحث بسيار است. پلكاني دسترسي به اتاق فوقاني را امكان پذير مي‌ساخته‌اند. كتيبه مفصلي از شاپور برپايه اين بنا نگاشته شده است.

چاه آب در كنار كوه

در فاصله ٥٠ متري كعبه زرتشت به سمت غرب، چاه آب يا مخزني براي ذخيره آب در پاي كوه كنده شده است كه بلندترين ضلعش 20/7 متر و بقيه اضلاعش 5/5 متر طول دارند.

بهرام دوم و درباريانش

در سمت چپ نقش بهرام ، نيم تنه سه شخصيت در حالي كه به بهرام مي‌نگرند، نقش بسته است. نزديكترين نقش به پادشاه ، ملكه بهرام دوم، شاپور دختك است. دو نقش ديگر كه كلاه هاي آن ها با سرگاو و پلنگ تزيين يافته است، احتمالاً شاهزادگان هستند و چهارمي‌كرتير موبد بزرگ دوره بهرام است. پنجمي‌با موهاي پرپشت اما بدون كلاه و با ريش بلند و آراسته ( نرسي) عموي بهرام دوم است. در سمت راست پادشاه نقش نجيب زادگان ديده مي‌شود. اين نقش روي يك نقش عيلامي‌حجاري شده كه بقاياي آن مشهور است.

تاجگذاري اردشير بابكان

آخرين نقش ، تاجگذاري اردشير اول، بنيان گذار دولت ساساني را نشان مي‌دهد. در اين نقش پادشاه با يك  دست اورنگ شاهي را دريافت مي‌دارد و با دست ديگر او اداي احترام مي‌كند. زيرپاي اسب اردشير، پيكر اردوان پنجم آخرين پادشاه اشكاني است.

آتشدان هاي سنگي دوگانه و استودان ها

در حدود ١٥٠ متري نقش تاجگذاري اردشير، دوچار تاقي كوچك از سنگ كوه بركنار راه تراشيده اند كه قبلاً آن ها را آتشدان مي‌دانستند، اما امروز معتقدند كه جاي نهادن استخوان هاي پاك شده دو تن از بزرگان ساساني بوده است. فاصله ٣٠٠ متري اين دو چارتاقي به طرف شمال در محلي كه امروز به نام حرم شاهزاده اسماعيل معروف است در دامنه پايين كوهستان حفره هاي مكعب شكلي در سينه كوهستان درآورده اند كه براي نهادن استخوان مردگان پرداخته شده بوده‌اند و به همين دليل هم به نام استودان معروف شده اند.