شادي همگاني در باور زرتشتيان

«خداي بزرگ است اهورامزدا كه اين جهان آفريد،

 كه اين زمين آفريد، كه انسان آفريد و شادي را براي انسان

 خرسندي از آن اوست،

 كه به ديگران خرسندي بخشد.»

دين زرتشتي كيش زندگاني است. دين كار و كوشش و كشت و برداشت و داد و دهش است، كيش آشتي و دوستي و دين شادي و شادماني است. البته آن شادي كه از آن همگان باشد، آن خرسندي و شادماني كه ديگران در آن انباز باشند. در دين زرتشتي آدمي مي‌بايد در درازناي زندگانيش هرگز بي‌كار نباشد، هرگز زندگي را به تن‌پروري و سستي و بيكاري نگذراند و ناني بخورد كه از دسترنج خود او باشد.

كس كه تخم مي‌پاشد اشويي مي‌كارد و در گسترش آيين اهورامزدا مي‌كوشد. اي اسپنتمان زرتشت! كس كه در كار كشت نيست و زمين را شخم نمي‌كند، به چنين كسي زمين تهديد مي‌كند و گويد. اي كسي كه شخم نمي‌زني! يقين بدان بر در بيگانگان براي خوراك خواهي ايستاد و از اين آن پرسش خواهي‌كرد و پيوسته نيازمند بازمانده خوراك ديگران خواهي‌بود.

دين زرتشتي بدينسان مردمان را به كار و كوشش فرا مي‌خواند، اما پس از اين اندرزهاي گهربار گويد:

كوشا و ميانه رو باش و ناني بخور كه از راه نيك به كف آورده و با كار و كوشش خود يافته‌باشي و بهره‌اي از آن نان را براي خدا و نيكوكاران به كنار بنه اين‌كار تو بهترين كردارنيك خواهد بود.

در دين زرتشتي يكي از آيين‌هايي كه از ديرباز بر پا مي‌شد آيين گهنبار يا گاه انبارها است. اين آيين چنين بود كه به هنگام برداشت هر فراورده جشن‌هايي بر پا شد و در آن بخشي از فرآورده را به مستمندان و نيازمندان مي‌بخشيدند.

نكته مهم و گفتني در كيش زرتشتي اين است كه هنگامي كه سخن از دين زرتشتي به ميان مي‌آيد، گروهي داوري خود را بر پايه كيش زرتشتي دوره ساساني قرار مي‌دهند و نظام حكومتي ساساني را دين زرتشتي مي‌انگارند و حال آن‌كه همان‌گونه كه بارها گفته‌شده‌است دو‌گانگي‌هايي ديده‌مي‌شود ميان انديشه‌هاي گات‌هايي كه انديشه‌هاي راستين اشوزرتشت است و انديشه‌هاي متداول در دوره‌هاي گوناگون زمان از جمله دوره ساساني. در گات‌ها و در انديشه‌هاي راستين زرتشتي پايه انسانيت و اخلاق انديشه‌نيك، گفتار‌نيك و كردارنيك است و جز اين هيچ چيزي مايه دوگانگي آدم‌ها نمي‌شود. در دين زرتشتي آتش نماد گرمي و روشنايي و پاكي و پرستش سوي زرتشتيان است. آتش آتش است و هيچ‌گونه دوگانگي بين آتش‌هاي جهان نيست، اما مي‌بينيم كه در دوره ساساني آتش يكسان گات‌هايي چند گونه مي‌شود و رنگ طبقاتي مي‌گيرد و براي هر گروهي از طبقات چون موبدان و آرتشيان و كشاورزان آتشكده ويژه‌اي بر پا مي‌شود. آن‌چه در گات‌ها و در فلسفه و دين زرتشت هست، زندگي است، انسان است، كار است، كوشش و شادي است و خرسندي از آن كسي است كه ديگران را خرسند بسازد.

در آغاز سال نو به هنگام بر پاكردن جشن نوروز كه سرآغاز فروردين، است با يادآوري آموزش‌هاي گران‌بهاي زرتشتي ضمن شادباش آغاز سال نو شادماني همگاني را از خداوند بزرگ آرزو داريم.

برگرفته از: نوشته دكتر حسين وحيدي در هوخت سال 1359 شماره يك