آشنايي با گات‌ها بخش دوم

آن‌چه در پي مي‌آيد، چكيده‌اي درباره گات‌ها است كه سروده‌هاي سپنتا (مقدس) اشوزرتشت به شمار مي‌رود. درباره اين سروده‌ها بسيار نوشته اند كه امكان انتشار همه آنها در يك جاويك مطلب وجود ندارد و بايد به تدريج با اين پديده بي‌همانند تاريخ كه زندگي‌ساز است و همواره در هر زمان و مكاني راهنمايي سودمند به شمار مي‌رود، آشنا شد. پيش از اين نيز مطلب ديگري درباره گات‌ها را با نام «آشنايي با گات‌ها»، انتشار داده‌ايم كه اين نوشته در ادامه و تكميل كننده آن است.

اين مطلب از كتاب يادنامه آنكتيل دوپرون برگزيده‌شده و چكيده‌اي از سخنان علي‌اكبر جعفري است.

«سروش را مي‌ستاييم،

 نخستين كسي كه گات‌ها را سرود كه پنج باشند،

 از آن زرتشت اسپنتمان راستين،

 داراي بيت‌ها و بندها

 با گزارش‌ها و پاسخ‌ها»

يسن 57 8

واژه گات‌ها يا گاثا در اوستا كمابيش نود بار تنها و شصت‌و‌شش بار همراه پنج نام ديگر اهنود، اشتود، سپنتمد، وهوخشتر و وهشتواشت آمده‌است. سه بار گفته‌شده‌است كه گات‌ها پنج هستند و اين نيز روشن شده‌است كه گات‌هاي پنج‌گانه از آن [اشو] زرتشت اسپنتمان است(1). سه بار از «سخن گات‌هايي» ياد شده‌است.(2) يك‌بار گات‌ها و يك‌بار هم «سخن گات‌هايي» وابسته به «هوم» و جزو گات‌هاي زرتشت آمده‌است. گذشته از اوستا، گات‌ها هفت بار در «رگ ويد» آمده‌است كه در آنجا نيز سه بار براي هوم (سوم) است.

هفت بار از «گات‌ها سرايي» ياد شده‌است و يك بار نيز تاكيد شده‌است كه گات‌ها را با «آهنگ زرتشتي» و با آواز زير خوانند.(3) اصطلاح‌هايي به معني مصرع، بيت و بند گات‌ها به كاربرده شده‌است كار واژه‌هايي كه در اوستا با اين نام آمده‌است سرودن (سرو)، فراسرودن (فرسرو)، فراشمردن (فرمر) و آواز خواندن (فرگا) است. از اينها، يك بار چنين گفته شده‌است: «زرتشت گات‌ها مي‌سرود»(4) و نيز فهمانده شده‌است كه «اين بخش يتااهوي من، اي زرتشت اسپنتمان، اگر روان و بي‌لغزش سروده‌شود برابر با صد نماز ديگر از گات‌ها است كه روان و بي لغزش سروده شود و اگر هم با بريدگي و لغزش سروده‌شود، برابر با ده نماز ديگر است»(5) و باز آمده‌است كه «هرمزد گفت: بايد تنت را سه بار بشويي، بايد پوشاك را سه بار بشويي، بايد گات‌ها را سه بار بسرايي تا اين خاك پاك شود اي زرتشت اسپنتمان»(6) ريشه اين واژه در سانسكريت گايا گي (gai) به معني سرودن و آواز خواندن است و در اوستا و سانسكريت گات‌ها سرود مقدس است در اوستا گاتر (سراينده)، گاثر (سرود يا وسيله سرايش) گاثوي (سرودي، وابسته به گات‌ها)، فرگاثر (فراسروده)، برزي گاثر (بلند سروده) و گاثر و رينت (بد آواز) است و در سانسكريت بيش از چهل واژه تك و جفت از اين ريشه داريم كه همه و همه وابسته به سرايش هستند.

از آنچه در بالا آورديم، دريافتيم كه:

1-گات‌ها به معني سرود و داراي وزن، مصرع، بيت و بند است.

2- گات‌ها پنج هستند و نام‌هاي آنها اهنود، اشتود، سپنتمد، وهوخشتر و وهشتواشت هستند. براي تفصيل نگاه كنيد به گات‌ها (شادروان استاد پورداود)، گات‌ها (موبد فيروز آذرگشسب) پيام زرتشت (علي‌اكبر جعفري).

3- گات‌هاي پنج‌گانه از آن زرتشت اسپنتمان است.

اما از كجا مي‌دانيم كه آنها همان‌ها هستند كه در نوشته‌ها مي‌يابيم؟

1- سنت زرتشتي مي‌گويد به‌ويژه شايست نه شايست و دينكرد آن را بسي روشن مي‌سازد.

2- در بخش يسن،(7) تنها هفت هات 28 تا 34 و 44 تا 51 و 53 هستند كه در پايان هر يك، نام از آن‌ها كه از روي نخستين واژه نخستين بند گذاشته‌شده‌است، گرامي شمرده‌است. بدين سان «هات اهيا ياسا (يا هر كدام كه باشد) را گرامي مي‌داريم. باز در پنج جاي در پايان هات‌هايي همان سان هر يك از گات‌ها با نام خود ياد شده‌است: «اهنودگات (يا هر كدام كه باشد) را گرامي مي‌داريم. شيرازه اهنودگات (يا هر كدام كه باشد) را گرامي مي‌داريم».

3- وسپرد، نخست همه گات‌هاي پنج‌گانه را در كرده‌هاي يكم و دوم ياد مي‌كند و آن‌گاه از كرده 13 تا 24 همه را، از اشم وهو و يتااهو تا ايري من اشي، جداجدا مي‌ستايد. و سپرد، و نيرنگستان گات‌ها را از يتااهو تا ايري من اشي مي‌دانند.(8) همين‌ها هستند كه گاهي به نام «گات ها» و گاهي به نام «مانثرا» و گاهي به نام «ستوت يسن» خوانده‌شده‌اند.(9)

4- هر يكي از پنج گات‌ها وزن ويژه خود را دارد و دسته‌بندي و شيرازه‌بندي آنها نيز از همين روي است.(10)

 5- بخش بي گات‌هاي يسن، برخي به نظم، اما در وزن‌هاي محدودتري و برخي به نثر روان و مسجع است.

6- اوستا به يك زبان است، ولي اين زبان داراي سه يا چهار لهجه و چندين سبك است. اين در يسن تا اندازه كمتري يافته مي‌شود و از همه شناخته‌تر لهجه ويژه گات‌ها است كه در آنجا نيز سبك گات‌هاي پنج‌گانه از هفت هات جدا است و لهجه و سبك يسن از آن هم جداتر.

7- در زمينه مضمون نيز، گات‌ها فشرده‌يي است والا از آموزش‌هاي بس والا و همان‌گونه كه در پيام زرتشت به درازا گفته‌ام، زرتشت «سروده‌هايي مي‌سرايد كه در عين حال براي يارانش آيين زندگاني و راهنمايي نيك است. نماز زرتشت براي زرتشت راز است و نياز ولي براي جهانيان راهي است تراز» چه خوش گفته سراينده گمنام بندي كه پيش از آغاز گات‌ها به نام «درود» گنجانده شده‌است:

راهنما انديشه، راهنما گفتار، راهنما كردار

 زرتشت راستين.

جاويدان افزاينده بايد گات‌ها فراگيرند.

درود بر شما، اي گات‌هاي راستين.

اما يسن گرد‌آورده‌يي است از «نيايش‌هايي ساده و كوتاه در ستايش خداي بزرگ و آن‌چه او آفريده و به مردم ارزاني داشته است».(11) درباره يسن بايد افزود كه آن يك «كتاب» و از «يك گوينده و سراينده» نيست و با لهجه‌ها و سبك‌هاي خود نمي‌تواند باشد. آن جنگي [با ضمه ج] است از نيايش‌ها و ستايش‌هايي كه پس از چيرگي يونانيان بازمانده و گردآوري شده‌است. يشت هم جنگي است از سرايندگان گمنام و سروده‌هاي رگ ويد نيز چندين سراينده دارند كه خوشبختانه سنت هندويي نام‌هاي آنان را نگاه داشته‌است. اين جنگ و مجموعه بودن هرگز ارزش آنها را پايين نياورده و نمي‌آورد. در نظر من، ارزش يسن چند گوينده و سراينده بسيار است، زيرا مي‌بينم كه زرتشت كامروا شده، كساني را پرورده كه سروده و گفته‌هايي نغز همانند هات‌هاي يسن پديد آوردند و پيام او را گستردند. در يسن زرتشت تنها نيست و ياران و جانشيناني دارد كه اگر بر ياد رفتگي‌هايي نداشتيم، از اين بس بيشتر داشتيم و نام‌هاي گويندگان و سرايندگان را نيز مي‌دانستيم كه نزد من نام‌هاي آنان در فروردين يشت يادشده است، ولي ما آنها را باز نمي‌شناسيم.

پانويس :

1- يسن 57 8

 2- يسن 65 14، نيايش 4 8، هادخت 2 20

 3- نيرنگستان 33

 4- يسن 9 1

 5- يسن 19 5

 6- ونديداد

7- يسن 12 نيز با نام «هات فراروني» گرامي شمرده شده‌است. يسن 13 8

 8- ويسپرد 24 1، نيرنگستان 103

 9- سه نماي اوستا، علي‌اكبر جعفري، نشريه انجمن فرهنگ ايران باستان، فروردين 1348

 10- شعر در ايران كهن، علي‌اكبر جعفري، نشريه انجمن فرهنگ ايران باستان. شهريور 1346

 11- يشت چيست؟ علي‌اكبر جعفري، سومين كنگره تحقيقات ايراني، تهران، 1351